تصمیم ایران برای تعلیق همکاریهای داوطلبانه با آژانس بینالمللی انرژی اتمی در واکنش به حملات نظامی اسرائیل و آمریکا به تاسیسات هستهای، تهران را با تهدید بازگرداندن تحریمهای بینالمللی در قالب فرآیندی روبرو کرده است که با عنوان «مکانیسم ماشه» شناخته میشود.
این سازوکار در توافق جامع هستهای ایران (برجام) پیشبینی شده و در حالی که این توافق ناکام به دهمین سالگرد خود نزدیک میشود، امکان فعال کردن آن بار دیگر از سوی کشورهای اروپایی امضاکننده برجام مطرح شده است.
بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد که در سال ۲۰۱۵ برای اجرای برجام به تصویب رسید، برخی مفاد کلیدی این توافق از جمله امکان فعال کردن مکانیسم ماشه در اکتبر ۲۰۲۵ (مهر ۱۴۰۴) منقضی خواهد شد.
اکنون بریتانیا، فرانسه و آلمان هشدار دادهاند که اگر ایران به میز مذاکره برنگردد، این ساز و کار را فعال خواهند کرد تا تحریمهای بینالمللی پیش از برجام، بار دیگر به صورت خودکار و بدون نیاز به تصویب در شورای امنیت سازمان ملل بازگردد.
آمریکا که در دوره اول ریاست جمهوری دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۸ از برجام خارج شد و تحریمهای خود علیه ایران را با شدت بیشتری بازگرداند، اکنون طرف مذاکره با ایران است. این مذاکرات که به گفته ایران «غیرمستقیم» بوده، در هنگام حمله ناگهانی اسرائیل به ایران در جریان بود، اما از آن زمان تعلیق شده است.
با این که آمریکا در عمل طرف مذاکره هستهای با ایران است، اما چون از برجام خارج شده، از نظر حقوقی قادر به فعال کردن مکانیسم ماشه به عنوان تهدیدی برای بازگرداندن ایران به میز مذاکره نیست و کشورهای اروپایی حاضر در برجام باید این ساز و کار را فعال کنند.
در این میان جمهوری اسلامی با وضعیتی بغرنج و حساس روبهرو شده است. در حالی که تا پیش از خرداد ۱۴۰۴، گزینه نظامی، همواره به عنوان «چماق» غربیها برای گرفتن امتیاز از ایران در مذاکرات مطرح بود، اما اکنون با عملی شدن این گزینه و وارد شدن آسیب جدی به تاسیسات هستهای مورد مذاکره، معادلات تا حد زیادی تغییر کرده است.
شماری از رهبران حکومت ایران میگویند با تحقق گزینه حمله نظامی، آن هم در حالی که حکومت در حال مذاکره بوده، دیگر چیزی برای از دست دادن نمانده و جمهوری اسلامی باید با قطع تمام همکاریهای هستهای خود با آژانس و تعلیق هر گونه مذاکره، تنها پیشبرد برنامههای راهبردی مورد نظر خود را بدون هیچ گونه محدودیتی در نظر داشته باشد.
اما حملات اسرائیل نشان داد که نهتنها آسمان ایران تا حد زیادی بیدفاع است، بلکه جمهوری اسلامی نیز در عرصه بینالمللی به شکل بیسابقهای تنهاست. در چنین شرایطی بیتوجهی ایران به خواستههای غرب و اسرائیل -که آنها را بسیار غیرمنصفانه میداند- میتواند نهتنها آتشبس شکننده موجود را به صورت جدی تهدید کند، بلکه با فعال شدن مکانیسم ماشه، ایران را با تحریمهای گسترده بینالمللی روبرو کند، آن هم در شرایطی که از نظر اقتصادی در شرایط بسیار وخیمی به سر میبرد.
در اینجا به این پرسشها پاسخ میدهیم که مکانیسم ماشه دقیقا چیست، چگونه عمل میکند، و اگر این سازوکار فعال شود چه سرنوشتی در انتظار جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.
مکانیسم ماشه چیست؟
مکانیسم ماشه، که در متن برجام با عنوان «سازوکار حلوفصل اختلاف» آمده، ابزاری است که به کشورهای عضو توافق اجازه میدهد در صورت نقض تعهدات از سوی یکی از طرفها، روندی رسمی را برای بازگرداندن تحریمهای بینالمللی آغاز کنند.
این روند در بندهای ۳۶ و ۳۷ برجام توضیح داده شده و به این صورت عمل میکند:
اگر یکی از طرفهای برجام احساس کند که طرف دیگر به تعهداتش پایبند نیست، میتواند شکایت خود را به «کمیسیون مشترک» (نهاد نظارتی بر اجرای برجام) ارائه دهد.
کمیسیون ۱۵ روز فرصت دارد تا موضوع را بررسی و حلوفصل کند. اگر اختلاف حل نشد، موضوع به سطح وزیران خارجه ارجاع میشود که آنها نیز ۱۵ روز دیگر فرصت دارند.
در صورت ادامه اختلاف، کمیسیون ۵ روز دیگر برای تلاش نهایی فرصت دارد.
اگر پس از این ۳۵ روز، کشور شاکی همچنان قانع نشد، میتواند موضوع را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع دهد.
در این مرحله، شورای امنیت باید ظرف ۳۰ روز درباره ادامه تعلیق تحریمها رایگیری کند. اما نکته کلیدی اینجاست که اگر حتی یکی از اعضای دائم شورای امنیت (آمریکا، روسیه، چین، فرانسه یا بریتانیا) این قطعنامه را وتو کند، تحریمهای سازمان ملل بهطور خودکار و بدون نیاز به رایگیری جدید بازمیگردند. به همین دلیل، این سازوکار به نام «مکانیسم ماشه» یا «بازگشت خودکار تحریمها» شناخته میشود.
همچنین در پیوست اول برجام، سازوکاری برای دسترسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی به سایتهای مشکوک ظرف ۲۴ روز پیشبینی شده است. اگر ایران همکاری نکند، این موضوع نیز میتواند در نهایت به فعالسازی مکانیسم ماشه منجر شود.
در سال ۲۰۲۰، آمریکا تلاش کرد از مکانیسم ماشه برای بازگرداندن تحریمهای بینالمللی علیه ایران استفاده کند، اما اکثریت قاطع اعضای شورای امنیت، از جمله متحدان نزدیک واشنگتن مانند فرانسه و بریتانیا، اعلام کردند که آمریکا با خروج رسمیاش از برجام در سال ۲۰۱۸، دیگر «عضو مشارکتکننده» در این توافق محسوب نمیشود و بنابراین از نظر حقوقی حق استفاده از این سازوکار را ندارد.
مکانیسم ماشه در قطعنامه ۲۲۳۱
قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل، سندی کلیدی و مکمل توافق هستهای ایران (برجام) است که در تاریخ ۲۰ ژوئیه ۲۰۱۵، شش روز پس از امضای برجام میان ایران و گروه ۱+۵، به تصویب رسید. این قطعنامه، چارچوب حقوقی اجرای برجام را در سطح بینالمللی تعیین کرد و به این توافق جنبهای الزامآور در نظام حقوقی سازمان ملل بخشید.
بر اساس این قطعنامه، شش قطعنامه پیشین شورای امنیت که از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ علیه ایران صادر شده بودند – و شامل تحریمهای گسترده در زمینههای اقتصادی، تسلیحاتی و فناوری بود – بهطور رسمی لغو شدند. این قطعنامهها ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل صادر شده بود که به شورای امنیت اجازه میدهد در موارد تهدید علیه صلح و امنیت بینالمللی، اقدامات تنبیهی از جمله تحریم یا حتی اقدام نظامی را تصویب کند.
با لغو آنها، ایران بهطور مشروط از شمول این فصل خارج شد، به این معنا که تا زمانی که به تعهداتش در چارچوب برجام پایبند بماند، از بازگشت تحریمهای بینالمللی در امان خواهد بود.
در قطعنامه ۲۲۳۱، علاوه بر لغو تحریمها، سازوکار بازگشت آنها در صورت نقض تعهدات نیز، مطابق با مفاد برجام، پیشبینی شده است. مکانیسم ماشه که ابتدا در دو بند برجام تعریف شده، در بندهای ۱۱ و ۱۲ قطعنامه ۲۲۳۱ جنبه اجرایی پیدا کرده است.
همان طور که پیشتر اشاره شد طبق این ساز و کار اگر یکی از طرفهای برجام ادعا کند که ایران تعهداتش را نقض کرده، میتواند روندی را فعال کند که در نهایت همه تحریمهای لغوشده ایران به صورت خودکار بازگردند.
علاوه بر این، در متن قطعنامه ۲۲۳۱ محدودیتهایی برای برنامه موشکی ایران در نظر گرفته شده است. در بند سوم پیوست ب این قطعنامه، از ایران خواسته شده از فعالیتهایی که به توسعه موشکهای قادر به حمل کلاهک هستهای منجر میشود، خودداری کند. با این حال، ایران همواره تاکید کرده که برنامه موشکیاش ماهیتی دفاعی دارد و چون این بند با عبارت «از ایران خواسته میشود» آغاز شده، از نظر حقوقی الزامآور تلقی نشده است.
روند افول برجام: خروج آمریکا و کاهش تعهدات ایران
برجام، در تیر ۱۳۹۴ (ژوئیه ۲۰۱۵) با هدف محدودسازی برنامه هستهای ایران در برابر لغو تحریمهای بینالمللی امضا شد. ایران متعهد شد سطح غنیسازی اورانیوم را کاهش دهد، ذخایر مواد هستهای را محدود کند و اجازه بازرسیهای گستردهتری به آژانس بینالمللی انرژی اتمی بدهد.
در ابتدا، اجرای برجام با موفقیتی نسبی همراه بود و فضای دیپلماتیک مثبتی شکل گرفت. با این حال بهرهبرداری اقتصادی ایران از برجام در عمل محدود باقی ماند که یکی از دلایل اصلی آن تردید و هراس شرکتهای بزرگ بینالمللی برای بازگشتن و تعامل با ایران بود.
اندکی بعد از اجرای رسمی برجام در ژانویه ۲۰۱۶، کارزار انتخاباتی دونالد ترامپ در آمریکا آغاز شد. او که از مخالفان سرسخت این توافق و شیوه عملکرد دولت باراک اوباما در این زمینه بود، برجام را «بدترین توافق تاریخ» خواند و وعده داد آن را لغو کند.
دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در آن سال پیروز شد و در ماه مه ۲۰۱۸، دولت او رسما اعلام کرد که از برجام خارج میشود و تحریمهای آمریکا علیه ایران را با شدت بیشتری بازمیگرداند. این اقدام با وجود مخالفت اتحادیه اروپا، روسیه، چین و در شرایطی صورت گرفت که آژانس تعهد ایران به برجام را تا آن زمان تایید کرده بود.
اما دولت ترامپ هدف خود را دستیابی به توافقی «قویتر و گستردهتر» میدانست که شامل برنامه موشکی و نقش منطقهای ایران نیز باشد. در عمل، سیاست «فشار حداکثری» آمریکا، اقتصاد ایران را هدف قرار داد و «فضای بیاعتمادی» را تشدید کرد.
بازگشت تحریمهای آمریکا ضربهای سنگین به اقتصاد ایران وارد کرد. صادرات نفت به شدت کاهش یافت، ارزش پول ملی سقوط کرد، و شرکتهای خارجی که قصد ورود به بازار ایران را داشتند از بیم تحریمهای ثانوی آمریکا از این کار منصرف شدند. اتحادیه اروپا تلاش کرد با راهاندازی سازوکاری بهنام اینستکس برای حفظ مبادلات انسانی و دارویی، برجام را نجات دهد، اما این سازوکار هرگز کارکرد موثری پیدا نکرد.
با خروج آمریکا از برجام روند افول این توافق، تنها ۱۶ ماه پس از اجرای رسمی آن، آغاز شد و ایران نیز کاهش گامبهگام تعهدات هستهای خود را کلید زد.
غنیسازی ۶۰ درصدی و حمله اسرائيل
بعد از خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمهای اقتصادی، ایران تا حدود یک سال همچنان به تعهدات هستهای خود پایبند ماند. تهران امیدوار بود طرفهای باقیمانده در توافق، به ویژه کشورهای اروپایی، بتوانند از طریق سازوکارهای مانند اینستکس، منافع اقتصادی وعدهدادهشده را تا حدی عملی کنند. اما با شکست این تلاشها و افزایش فشار اقتصادی، ایران تصمیم گرفت گامبهگام از تعهداتش در برجام به عنوان اقدامی متقابل، عقبنشینی کند.
در اردیبهشت ۱۳۹۸، شورای عالی امنیت ملی ایران اعلام کرد که تهران طبق بندهای ۲۶ و ۳۶ برجام، برخی محدودیتهای هستهای را بهطور تدریجی متوقف خواهد کرد. این روند، که به «پنج گام کاهش تعهدات» مشهور شد، از سوی ایران در قالب بیانیههای رسمی اعلام و اجرا شد:
گام اول: افزایش ذخایر اورانیوم غنیشده و آب سنگین فراتر از سقف مجاز در برجام.
گام دوم: افزایش سطح غنیسازی از۳/۶۷ درصد به حدود ۴/۵ درصد.
گام سوم: توقف محدودیتها در تحقیق و توسعه سانتریفیوژهای پیشرفته.
گام چهارم: ازسرگیری فعالیتهای هستهای در سایت فردو و تزریق گاز به سانتریفیوژها.
گام پنجم (و نهایی): کنار گذاشتن تمام محدودیتهای عملیاتی در ظرفیت، سطح غنیسازی، حجم مواد و تحقیق و توسعه.
ایران در هر مرحله تاکید میکرد که این اقدامات برگشتپذیرند و در صورت اجرای تعهدات سایر طرفها، آمادگی بازگشت کامل به توافق را دارد. همزمان آژانس بینالمللی انرژی اتمی بارها در گزارشهای خود اعلام کرد که ایران از سقف مجاز در برجام فراتر رفته و فعالیتهایی انجام داده که بر اساس توافق ممنوع بوده است، از جمله غنیسازی تا سطح ۶۰ درصد در نطنز و فردو، و نصب صدها سانتریفیوژ پیشرفته.
در همان دوره کشورهای فرانسه، آلمان و بریتانیا بارها هشدار دادند که ادامه این مسیر میتواند به فعال شدن سازوکار حل اختلاف و حتی مکانیسم ماشه منجر شود، اما در عمل این اتفاق نیفتاد.
در طی سالهای بعد نیز در دولت ابراهیم رئیسی در ایران و جو بایدن در آمریکا مذاکرات بینتیجهای درباره برنامه هستهای ایران برگزار شد تا این که بار دیگر دونالد ترامپ روی کار آمد و با زبانی تهدیدآمیز از رهبران ایران خواست به میز مذاکره بازگردند.
اما سرانجام در روز ۲۳ خرداد ۱۴۰۴، اسرائیل که ایران را به تعلل در روند مذاکرات متهم میکرد و ذخایر اورانیوم ۶۰ درصدی ایران را بهدلیل نزدیکی به سطح غنای تسلیحاتی، «تهدیدی موجودیتی» برای خود میدانست، علیرغم تأکید تهران بر صلحآمیز بودن برنامه هستهایاش، حملهای گسترده به ایران را آغاز کرد؛ حملهای که به گفته اسرائیل و آمریکا، برنامه هستهای ایران را بهطور قابل توجهی به عقب راند، گره آن را پیچیدهتر کرد و با قرار دادن همزمان تهدید نظامی و فعالسازی سازوکار بازگشت تحریمهای بینالمللی از طریق مکانیسم ماشه، رهبران جمهوری اسلامی را در موقعیتی بیسابقه قرار داد.
بی بی سی فارسی