12.8 C
Paris
Thursday, October 10, 2024

سی امین سالگرد اشغال کویت و نقش مجاهدین در بقای صدام حسین

سی سال پیش در چنین روزی که تشنّج بین حکومت صدام حسین درعراق و کویت به بالاترین حد خود رسیده بود، ارتش عراق تحت حاکمیت صدام حسین در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۳۶۹ (۱۹۹۰ م) به کویت حمله و این کشور را اشغال کرد. عراق با این حمله باعث بروز بحرانی بین‌المللی گردید و اخطار شورای امنیت را نپذیرفت. آمریکا در سال ۱۳۶۹ (۱۹۹۱) با ائتلافی از کشورهای دیگر به کویت و سپس به عراق حمله کرد و ارتش عراق را از کویت بیرون راند.

دلیل حملهٔ عراق به کویت مشکل بدهی ۱۳۰ میلیارد دلاری عراق به کویت و تلاش عراق برای بازسازی اقتصاد عراق بود که در جنگ ایران و عراق نابود شده بود. عراق معتقد بود چون جنگ ایران و عراق به سود کشورهای عرب حوزه خلیج فارس بوده‌است، دولت‌های عربی باید بدهی ۱۳۰ میلیارد دلاری عراق را ببخشند. کویت زیر بار نرفت و تشنج با کویت بروز کرد.

از جنگ «خلیج فارس» به عنوان جنگ اول خلیج فارس یاد می‌شود. از عملیات حمله آمریکا به عراق در سال ۱۳۶۹ خورشیدی (۱۹۹۱ میلادی) به عنوان طوفان صحرا یاد می‌شودکه بعد از آن عملیات صحرای سینا بود. جنگ دوم خلیج فارس نیز در سال ۲۰۰۳ از طرف آمریکا علیه عراق تحت حاکمیت صدام حسین صورت گرفت.

این نبرد بنا بر گفته دانشنامه جنگ و صلح بزرگترین نبرد قرن بیستم پس از جنگ جهانی دوم از لحاظ تعداد تجهیزات و متحدان است.این جنگ با بودجه ۱۰میلیارد دلاری کشورهای عربی و۱٨میلیارد دلاری آمریکا را به دنبال داشت .علت این جنگ فروپاشی منطقه از دست دولت عراقی داشت.

اشغال کویت توسط صدام حسین
صدام در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۳۶۹ (۱۹۹۰) به کویت حمله کرده و خاک آن را به عراق ضمیمه کرد و با این کار خود باعث بروز بحران‌های بین‌المللی گشت. اشغال کویت به معنای آن بود که صدام با احتساب ذخایر نفتی کویت دارای ۲۰ درصد ذخایر نفت جهان شده بود.

آمریکا در بهمن‌ماه سال ۱۳۶۹ (۱۹۹۱) با ائتلافی از نیروهای سازمان ملل متحد به کویت یورش برده و نیروهای عراقی را از این کشور بیرون راند.

جورج هربرت واکر بوش، رئیس‌جمهور آمریکا در روزهای نخست با احتیاط رفتار کرد. کویت قبل از اشغال، از سویی یکی از دشمنان سرسخت اسرائیل بود و جزو کشورهای سلطنتی حوزهٔ خلیج فارس به‌شمار می‌رفت که با شوروی روابط دوستانه داشت. از سوی دیگر سیاست‌گذاران خارجی، کارشناسان خاورمیانه و منتقدان نظامی واشینگتن و کارخانه‌هایی که سرمایه‌گذاری‌های سنگینی در منطقه کرده بودند، نگرانی‌های زیادی در مورد ثبات منطقه داشتند. این حمله باعث ترس از این شد که بهای نفت جهانی و در نتیجه اقتصاد جهانی در خطر قرار گیرد؛ کویت تقریباً ده درصد کل ذخایر نفت خام را در اختیار داشت. به احتمال زیاد، هنگامی که مارگارت تاچر نخست‌وزیر سرسخت بریتانیا که از دوستان وفادار آمریکا در دورهٔ ریگان-بوش به‌شمار می‌رفت به آمریکا رفته بود، بوش را به این کار راضی کرد. بریتانیا نسبت به آمریکا روابط تاریخی بیشتری با کویت داشت. این روابط به سال‌های استعمار کویت از سوی بریتانیا برمی‌گشت. این کشور همچنین سود زیادی از بابت سرمایه‌گذاری‌های خود در کویت برداشت می‌کرد.

همکاری بین ایالات متحده و شوروی باعث شد تا موضوع به شورای امنیت سازمان ملل فرستاده شود. این شورا تصمیم گرفت که اگر صدام نیروهای خود را طبق برنامه زمان‌بندی‌شده از کویت خارج نکند، اجازهٔ استفاده از زور علیه این کشور را خواهد داد. سیاست‌مداران آمریکایی از این می‌ترسیدند که عراق قصد حمله تلافی‌جویانه به کشور نفت‌خیز عربستان سعودی که از دههٔ چهل میلادی از دوستان نزدیک آمریکا به‌شمار می‌رفت و مخالف اشغال کویت بود را داشته باشد. پس از آن بود که آمریکا و گروهی از کشورهای متحد دیگر که از کشورهای مختلفی نظیر مصر، سوریه و چکوسلواکی تشکیل شده بودند، دسته‌های بزرگی از نیروهای خود را به مرز عربستان و کویت و عراق فرستادند تا ارتش عراق را که در آن زمان بزرگ‌ترین ارتش خاورمیانه بود دور بزنند.

هنگامی که گفتگوها و تهدیدهای پس از جنگ هنوز در جریان بود، صدام رویکرد دوباره به قضیهٔ فلسطین کرده واعلام کرد که اگر اسرائیل از نوار غربی رود اردن، بلندی‌های جولان و نوار غزه عقب‌نشینی کند او نیز از کویت باز پس می‌نشیند. این پیشنهادِ صدام باعث بروز شکاف بین کشورهای عرب شد و آمریکا و کشورهای عرب غربی را در مقابل فلسطینی‌ها قرار داد. ائتلاف ضد اشغال در پایان، هرگونه ارتباطی بین موضوع فلسطین و کویت را رد کرد.

پیامد حمله اول آمریکا به عراق و مشارکت مجاهدین در بقای صدام حسین
وضعیت به وجود آمده زمینه را برای شورش‌های گروه‌های قومی و دینی فراهم کرد. با اوضاع جاری پس از جنگ در عراق، ناآرامی‌های اجتماعی و قومی بین شیعیان، کردها و واحدهای نظامی ناراضی می‌توانستند خطر بزرگی برای دولت صدام باشند. شورش‌های کردها در شمال و شیعیان در جنوب و مرکز عراق با بی‌رحمی تمام پاسخ داده شد.

آمریکا که خود، عراقی‌ها را تشویق به شورش علیه صدام کرده بود هیچ کمکی جز کنترل منطقه پرواز ممنوع عراق نکرد. به علاوه عده ای آمریکا را متهم می‌کنند که برای جلوگیری از تشکیل حکومت شیعی و کردی در عراق دقیقاً در زمان شکل‌گیری شورش‌ها با عراق اعلام آتش‌بس کرد تا نیروهای ارتش به راحتی اعتراضات را سرکوب کنند. ترکیه با هرگونه استقلال کردها مخالف بود و عربستان سعودی و دیگر کشورهای محافظه‌کار عرب از به وجود آمدن یک انقلاب شیعی دیگر مانند انقلاب ایران هراس داشتند. صدام که توانسته بود پس از شکست در جنگ، بحران‌ها را نیز کنترل کند، با کشوری مواجه بود که از نظر اقتصادی و نظامی به شدت آسیب دیده بود و او هرگز نتوانست آسیب‌ها را جبران کند. او دائماً بقای خود را نشانهٔ پیروزی عراق در جنگ با آمریکا اعلام می‌کرد. این پیغام صدام شهرت زیادی در جهان عرب پیدا کرد.

صدام با اصرار زیاد می‌خواست خود را مسلمانی مؤمن نشان دهد تا بتواند نظر گروه‌های دینی محافظه‌کار جامعهٔ عراق را به خود جلب کند. بعضی از عناصر شریعت اسلام به قانون عراق بازگردانده شدند. برای نمونه وی در سال ۱۳۸۰ (۲۰۰۱) حکم اعدام همجنس‌گرایان، تجاوزگران و فاحشگان را به قوانین عراق بازگرداند و عبارت «الله اکبر» را با دست‌خط خود به پرچم عراق افزود.

در سرکوب وحشیانه کردها و شیعیان عراقی که برای تسخیر بغداد خیز برداشته بودند، علاوه بر نیروهای صدام حسین، سازمان مجاهدین خلق نیز با تمام قوا شرکت داشتند که مانع از سرنگونی صدام حسین در آن دوران گردید.

عملیات مجاهدین در خاک عراق علیه عراقی ها – موسوم به مروارید(سال ۱۹۹۱-۱۹۹۰):
این عملیات که به عملیات کردکشی نیز معروف شده، یکی از بزرگترین عملیات های مجاهدین در داخل خاک عراق می باشد. پس از حمله عراق به کویت، آمریکا به مقابله با آن برخاسته و در یک ضد حمله فراگیر، ارتش عراق را از مرز های جنوبی تا بغداد وادار به عقب نشینی کرد.در این ضد حمله قریب به ۷۵ درصد ارتش عراق و توانایی رزمی آن از بین رفت.فرصت و زمان مناسبی بود تا صدام برود!از همین رو نیروهای معارض شیعی و کرد از جنوب و شمال با نیروهای مردمی،شهر به شهر پیشروی کرده و بدون هیچ گونه مقاومت جدی ابتدا میخواستند خود را به دروازه های بغداد رسانده و پس از آن کار حکومت صدام حسین را یکسره کنند.اما یک مانع بسیار جدی و تا دندان مسلح بر سر راه آنان قرار گرفت.

نیروهای ارتش مجاهدین بلافاصله و با یک ضرب الاجل ۲۴ ساعته، از قرارگاه اشرف خارج شده و در چند محور اقدام به پیشروی در منطقه و رویارویی با نیروهای معارضین ضد حکومت صدام حسین کرد.مسعود رجوی آن را یک عملیات تدافعی خواند ولی مشخص بود که وسعت این عملیات بیش از یک تدافع عادی است.شهرهای طوزخورماتو،سلیمانبک،کفری و چند شهر دیگر در جاده بغداد-کرکوک،جنوب شرقی سلیمانیه،الخالص،بعقوبه،سعدیه،جلولا و خانقین توسط تانک ها و زرهپوش های مجاهدین اشغال شد.نیروهای درهم شکسته ارتش صدام حسین وقتی چنین صحنه هایی از ارتش مجاهدین را مشاهده کردند، به آنان پیوسته و علاوه بر اینکه امکانات باقیمانده خود رادر اختیار مجاهدین قرار دادند، خود نیز بهمراه آنان با کردها در خانه خود جنگیده و خانه هاشان را برسرشان خراب کردند.

در این عملیات که تمامی اعضا و کادرهای مجاهدین تحت نام ارتش آزادیبخش شرکت داشتند بیش از ۲۵۰۰ فروند تانک و زرهپوش و موشک انداز کاتیوشا، توپ و… در اختیارشان بود(نیروهای مجاهدین نزدیک به ۴۵۰۰ نفر بود).سلاح هایی که تا یک سال قبل از این عملیات به مجاهدین اهدا شده و آموزش های لازم نیز توسط مستشاران عراقی به آنان داده شده بود.حال زمان آن فرا رسیده است تا آموزش های تئوریک را عملی کرد! که دشمن به پای خود آمد به گور!(بخشی از پیام مسعود رجوی به مجاهدین برای شروع این عملیات)

نیروهای مجاهدین در شهرهای کفری و طوزخورماتو (جبهه اول)،در منطقه جلولا و خانقین(جبهه دوم) در خالص و بعقوبه (جبهه سوم) راه پیشروی نیروهای معارض کرد و شیعه عراق را بسته و راه ورود آنان به بغداد را سد کردند.چیزی که عنقریب بود به زندگی صدام و حکومت دیکتاتوری او در عراق پایان دهد، توسط مجاهدین و ارتش آزادیبخش به حالت عادی برگشت و صدام حسین از این معرکه رهایی یافت!

رهبری مجاهدین در این عملیات به نیروهای بی خبر از همه جای خود دروغ گفت. مسعود رجوی در نشستی قبل از این عملیات عنوان کرد که این نیروهای رژیم است که وارد عراق شده و میخواهند بغداد را سرنگون کنند.ولی واقعیت چیز دیگری بود و در عمل هم چیز دیگری دیده شد.نیروهای شرکت کننده در این عملیات از طرف معارضین عراق، نیروهای رئیس جمهور اسبق عراق یعنی آقای جلال طالبانی بنام “یه کتی” نیروهای مسعود بارزانی بنام حزب دموکرات کردستان عراق و نیروهای حزب الدعوه و مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق بودند.بخشی از این نیروها سالیان سال بود که در ایران مستقر بوده و از طرف حکومت جمهوری اسلامی ایران حمایت می شدند.با اینحال مسعود رجوی و رهبران مجاهدین خوب می دانستند که اگر پای این نیروها به بغداد برسد و صدام سرنگون شود دیگر جایی برای آنها در عراق وجود نخواهد داشت و به همین دلیل برای تزریق غیرت انقلابی به مجاهدین، آنان را نیروهای “رژیم” قلمداد کرد تا ارتش آزادیبخش مجاهدین برای اولین بار در یک عملیات مشترک و در داخل خاک عراق و در کنار نیروهای درهم شکسته ارتش عراق قرار گرفته و بر علیه مردم عراق بجنگند!نیروی محرکی که کار خود را نیز بخوبی انجام داده و در انتهای عملیات پیام تبریک و تهنیت از جانب صدام حسین دریافت کرد!

مجاهدین در این عملیات،نیروها و امکانات باقیمانده از سپاه دوم عراق در منطقه جلولا و خانقین را با تمامی تو پ و تانک و زرهپوش به خدمت گرفته و با همکاری سازمان اطلاعات و امنیت و گارد ریاست جمهوری عراق، بیش از ۳۰ هلی کوپتر عراقی را با خلبان و کادر فنی در اختیار گرفتند.مجاهدین در آنموقع فقط ۳ خلبان و هلی کوپتر جنگی داشتند که از اهدایی های صدام حسین به مسعود رجوی بود.

این میزان سلاح و مهمات دریافتی از ارتش عراق و به خدمت گرفتن آن در عملیاتی موسوم به مروارید، به گفته مجاهدین و اخبار منتشره از آنان در نشریه مجاهد بیش از ده ها هزار نفر کشته از طرف مقابل گرفت.جدای از اینکه عدد و رقم اعلام شده برای بزرگنمایی بوده و تحریف شده، اما نیروی کشته شده در این عملیات از مردم و نیروهای معارض بود که به نام “نیروهای مهاجم رژیم” نامگذاری شده بود!

مجاهدین در این عملیات پیروز شده و یکی از مهمترین عواملی بود که صدام حسین را مجددا بر تخت دیکتاتوری عراق بازگرداند. صدام حسین نیز از مجاهدین تشکر لازم و کافی را کرده که رسما از رادیو عراق با صدای خود صدام حسین در اواسط سال ۱۹۹۱ پخش شد.پس از این عملیات، مسعود رجوی با صدام حسین و عزت ابراهیم و اعضاء هیئت دولت و اعضاء ارشد حزب بعث دیدار داشته و قول کمک های تسلیحاتی و مالی فراوانی از آنان گرفت.بخشی از این وعده ها در نوار ویدئویی بجا مانده از ملاقات مسعود رجوی با سپهبد صابر، موضوع بحث و پیگیری آنان است که نوار آن جدا گانه منتشر شده و به اطلاع عموم رسید.از این پس، سازمان مجاهدین علاوه بر کمک های تسلیحاتی ماهانه ۳۰.۰۰۰.۰۰۰ (میلیون) دلار آمریکایی از سازمان اطلاعات و امنیت عراق دریافت خواهند کرد.۵.۰۰۰.۰۰۰ دلار آمریکایی در عراق و ۲۵.۰۰۰.۰۰۰ دلار آمریکایی در خارج از عراق!

حمله دوم آمریکا به عراق و سرنوشت شوم صدام حسین و شرکایش
صدام در حالی که در نظر بسیاری از اعراب به دلیل مقاومت در برابر غرب و حمایت بی‌شائبه از فلسطینی‌ها، رهبری بزرگ تلقی می‌شد، پس از جنگ خلیج فارس از سوی جامعهٔ بین‌الملل و آمریکا طرد شد.

صدام پس از حملهٔ آمریکا و متحدانش به عراق در سال ۲۰۰۳ مقام خود را از دست داد. او در ۱۳ دسامبر ۲۰۰۳ (میلادی) توسط نیروهای آمریکایی در حالی که خود را در یک حفره کوچک درنقطه‌ای دورافتاده مخفی کرده بود دستگیر شد. صدام در دادگاه ویژهٔ جرائم سران عراق که توسط دولت موقت عراق تشکیل شد محاکمه و در تاریخ ۵ نوامبر ۲۰۰۶، به اعدام با چوبه دار محکوم شد و سرانجام در تاریخ ۳۰ دسامبر ۲۰۰۶ مصادف با عید قربان در بغداد به دار آویخته شد.
مسعود رجوی شریک صدام حسین نیز پس از اشغال عراق توسط ارتش آمریکا، تسلیم شده، کلیه سلاح ها و تانک هایش را تقدیم ارتش آمریکا نمود و خود در غیبتی فرو رفت که تا کنون ادامه دارد!

منابع؛ جواد فیروزمند – ویکی پدیا – یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۹ – ۲ اوت ۲۰۲۰

 

AriaNews
AriaNewshttps://aria.ariairan.com/
اخبار اجتماعی، فرهنگی، ورزشی، اقتصادی، علمی از سراسر جهان در Aria News | آریا نیوز
آخرین خبرها
اخبار مرتبط