پَرَستوها و چلچلهها گروهی از پرندگان حشرهخوار گنجشکسان عضو تیرهٔ پرستویان (نام علمی: Hirundinidae) هستند که تاکنون ۷۴ گونه از آنها شناسایی شدهاند و در بسیاری از مناطق یافت میشوند. این پرندگان کوچک را با قد و بدن کشیده (حدود ۲۰ سانتیمتر)، بالهای باریک و نوکتیز، و منقار کوتاه و پاهای سست و کوچک، به آسانی میتوان از دیگر پرندگان باز شناخت. برخی از گونههای پرستویان دمهای شاخهدار دارند. پر و بال پرستوها میتواند یکدست و یا دارای نشانهایی به رنگ آبی و سبز با جلای فلزی باشد.
پرجمعیتترین گونهٔ پرستو، چلچلهٔ سینهخاکستری است که در آسیا، اروپا، و آمریکای شمالی زندگی میکند. این گونه پرستو گاه در یک فصل سه بار تخم میگذارد. هنگامی که تخمهای نوبت اول به جوجه تبدیل شدند، پس از ترک لانه جای دوری نمیروند، بلکه در نزدیکی آشیانه میمانند و در غذا دادن به جوجههای نوبت دوم و سوم به پدر و مادرشان کمک میکنند.
نامهای دیگر
پلپلاسی (در سیستان)، پرستوک، پیرسوک، پرستک، خطّاف، فرشتو، فرشتوک، فراشترو، فراشتروک، فراشتک، فراستوک، پلستک، پیلوایه، حاجی حاجی، پالوانه، پالوایه، بادخورک، فرستو، فرستوک، بالوایه، ابابیل (در تداول عامه)، بهار، زازال، چلچله، فرتوک، بلوایه، دُمسنجه، دُمسیجه، بلسک، داپرزه، دال بوز، دال پوز، دال بوزه، دال پُوزه، از نامهای دیگر معادل پرستو در زبان فارسی میباشند.
در گویش کرمانی اسپریچو به معنای پرستو آورده شده است. در گویش دزفولی به آن شوپلیشک یا شوپلشک میگویند. و در گویش لری به آن سیپریسک می گویند . در زبان انگلیسی، پرستو با نام معمول Swallow و چلچله با نام Martin خوانده میشود. در ترکمنی به ان قره لواچ میگویند.
موسم جفتگیری و تخمگذاری
در موسم جفتگیری و تخمگذاری پرستوی ماده تا پنج تخم میگذارد، ومدت پانزده روز روی تخمها میخوابد، و پس از بیرون آمدن جوجهها از تخم (تفقیص) و سپری شدن ۲۵ روز جوجهها برای ترک لانه آماده میشوند. اما چند شب نخست را به آشیانه برمیگردند، و از آن پس برای همیشه لانه را ترک میگویند.
آشیانه
ساختن آشیانه به کمک جفت پرستوی نر وماده صورت میگیرد. لانه را از گِل و ساقهٔ علفها ی خشک و پـَر ساخته میشود. بدلیل یکسانی رنگ پرهای پرستو (چلچله) نر و ماده بازشناختن آنها از یکدیگر آسان نیست.
کوچ
پرستوها کوچ خود را در فصل پاییز آغاز می کنند. اما در اوایل بهار که هوا لطافت خود را باز می یابد، درختان و بوته ها جامۀ سبز می پوشند و درخت بادام شکوفه بر سر می آورد، پرستوها، این پرندگان مهربان و دوست داشتنی، از سفر دور و دراز خود باز می گردند.
از دیر باز تاکنون انسان میخواسته پی به انگیزهٔ مهاجرت پرندگان ببرد و بداند که چه عواملی در جهتیابی آنها نقش دارد. در هرسال گروههای زیادی از پرندگان که به (پرندگان مهاجر) مشهورند گاهی از شمال به جنوب، وگاهی هم از جنوب به شمال مهاجرت میکنند، ودر این مهاجرت هزاران مایل راه را طی میکنند ودها هزار ده وشهر وروستا را پشت سر میگذارند. البته عوامل طبیعت، دما، آب وهوا، سرما و گرما در این هجرت سالیانهٔ پرندگان نقش مهمی دارد. «پرستوها» سالانه هفده هزار کیلومتر راه را میپیمایند، واز قارهای به قارهٔ دیگر کوچ میکنند، و دارای رکورد سرعت در بین دیگر مهاجران هستند. به طوری که نوشتهاند چهار هزار کیلومتر را در بیست وچهار ساعت میپیمایند. یعنی باسرعت ساعتی حدود صد وهفتاد کیلومتر. گفته میشود که انسان به «پرستو» علاقهای خاص دارد چنانکه سرخ پوستان آمریکایی (در سنتی پیش از دوران مکاشفات کریستوف کلمب) کدو حلوایی را به شاخهای میآویختند تا پرستوها درون (مغز) کدو را بخورند ودر میان آن، برای خود لانهای بسازند. در مورد کوچ پرندگان نظرات متعددی وجود دارد. تا پیش از ابراز نظریهٔ جدید گمان بر این بود که رهبری پرندگان با تجربه و مسن، میدان مغناطیسی زمین، نیروی کوربولیس، تابش آفتاب، وساعت فیزیولوزیکی، در کوچ وجهت یابی پرندگان مؤثرند. در سال ۱۹۰۶ میلادی دانشمند زیستشناسی آلمانی «اشنایدر» این حقیقت را حدس زد که پرندگان از روی حرکت خورشید جهت یابی میکنند. پس از عرضهٔ فرضیهٔ اشنایدر، دکتر (کرامر) نخستین دانشمندی بود که درستی فرضیه اشنایدر را به کمک آزمایشهای گوناگون، بررسی و ثابت کرد. وی دریافت که حس جهت یابی پرندگان از روی حرکت خورشید به قدری دقیق است که آنها حتی مقدار تغییر وضع ساعت به ساعت خورشید را هم میسنجند.
منبع؛ ویکی پدیا