عبدالرضا نیک بین رودسری (عبدی نیک بین) از بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران یکشنبه اول مردادماه 1396 پس از سالها ابتلا به سرطان درگذشت.
عبدى نيك بين فرزند يوسف در سال 1321 در يك خانواده كارمند در مشهد به دنيا آمد. تحصيلات ابتدايى و متوسطه را در مشهد به انجام رساند. در سال هاى آخر دبيرستان در جلسات «كانون نشر حقايق اسلامى» كه استاد محمدتقى شريعتى آن را اداره مى كرد، شركت مى نمود و از همانجا با مفاهيم مذهبى – سياسى آشنا شد. براى ادامه تحصيل به تهران آمد و در رشته رياضى دانشكده علوم دانشگاه تهران به تحصيل مشغول شد.
از همان آغاز دانشجويى به فعاليت در انجمن اسلامى پرداخت. او به همراه تراب حق شناس، لطف اللَّه ميثمى و… با ارسال طومارى براى آيت اللَّه ميلانى در مشهد از هدف هاى مقدس روحانيت به پيشوايى آيت اللَّه العظمى خمينى پشتيبانى نمود. متن طومار به شرح زير مى باشد:
بسمه تعالى
به حضور مبارك حضرت آيت اللَّه العظمى جناب آقاى حاج سيدمحمدهادى ميلانى دام ظله العالى، هدف هاى مقدس روحانيت به پيشوايى مجاهد عاليقدر حضرت آيت اللَّه العظمى حاج آقا روح اله خمينى كه عبارتند از :
1- استقرار حكومت مردم بر مردم.
2- اجراى فورى انتخابات آزاد.
3- رعايت توافق قوانين مصوبه با موازين حقوق اسلامى و لغو هرگونه فرمان شخصى و تصويب نامه وزارتى كه به عنوان قانون ناميده مى شود.
4- بهبود وضع اقتصادى مردم ايران بويژه طبقات كارگر و دهقان و ديگر زحمتكشان.
5 – جلوگيرى از حيف و ميل اموال عمومى يا صرف آن براى خواص خودى.
6 – استخدام نيروهاى مسلح كشور در جهت هدف هاى حقيقى و معين آنها نه خفقان افكار آزاديخواهانه و سركوبى حق طلبان.
7 – دوستى صميمانه با همه ملل اسلامى و دول آزاد شده اسلامى.
8 – تقبيح همدستى با دولت پوشالى اسرائيل و ترويج صهيونيزم.
مورد تأييد كامل ما امضاكنندگان ذيل است.
1- عبدالرضا نيك بين 2 – لطف اله ميثمى 3- محمدحسين طاهرى 4- سيدمرتضى حق شناس 5 – جواد حكيم زاده 6 – قدس گرجى 7 – سيدعلى ابريشمى دانشجوى حقوق 8 – سيدابريشمى 9 – سيدمجتبى مفيدى دانش آموز دبيرستان مروى 10 – سيداحمد طباطبايى دانشجوى سال دوم پزشكى 11 – احمد ماكاراچى دانشجوى پزشكى 12 – سيدمصطفى مفيدى دانشجوى سال سوم پزشكى 13 – حسن طباطبايى 14 – حسن افتخار اردبيلى 15 – محمود سامى گر مدنى دانشجوى پزشكى.
عبدى در همين ارتباط با افرادى چون حنيف نژاد و سعيد محسن آشنا شد و به تدريج، در جريان فعاليت هاى سياسى، روابط نزديك ترى ميان آنها ايجاد شد. او پس از دو سال تحصيل در دانشگاه، به دليل اشتياق به مطالعات و بررسى هاى سياسى – اجتماعى، دانشكده را رها كرد و به طور تمام وقت به كار سياسى پرداخت. ميان اين سه نفر جلسات و نشست هاى متعددى برقرار شد كه طى آن، به مشورت و هم فكرى درباره تحليل اوضاع سياسى – اجتماعى و شرايط نوين مبارزه پرداختند و به دليل وحدت نظر در اغلب مسائل، نسبت به تشكيل سازمان به توافق رسيدند.
عبدى همچنين با افرادى چون آيت اللَّه طالقانى و آيت اللَّه مطهرى و مهندس بازرگان ارتباط داشت و در جلسات آنها نيز شركت مى كرد، اما زاويه برخورد او بيشتر، سياسى و اجتماعى بود. به گفته ميثمى «عبدى نيروى ايدئولوژيك و پرمطالعه اى بود.» در مقطع بنيان گذارى سازمان، مسئوليتى در زمينه مسائل اعتقادى نپذيرفت و روى مسائل اقتصادى و سياسى كار مى كرد. به جهت تماس با افراد نهضت آزادى، ساواك در تاريخ 24 تیر 1343 تصميم گرفت او را دستگير كند ولى موفق نشد.
آشنايى وى با سعيد محسن و محمد حنيف نژاد و برگزارى جلسات متعدد با آنان منجر به پايه گذارى سازمان مجاهدين خلق ايران گرديد. همكارى وى با سازمان تا سال 1347 ادامه داشت، اما به علت ابتلاء به بيمارى صرع از يك سو و مخالفت او با تمركز بر كارهاى تئوريك در سازمان، كناره گيرى نمود و يك سال بعد نيز ازدواج كرد. حنيف نژاد نيز علت جدايى وى را بيمارى صرع مى داند.
به نوشته حسين روحانى، نيك بين «وقت اصلى خود را صرف مطالعه و به اصطلاح كار تئوريك و تهيه و تنظيم مقالات و متون سياسى و اقتصادى كه بخشى از برنامه آموزشى كلاس ها و حوزه هاى تشكيلاتى را تشكيل مى داد، مى نمود.» ميثمى نيز در اين باره نوشته است: «مقاله هاى آموزشى جمع سازمان، تا جايى كه من اطلاع داشتم به قلم آقاى عبدى نيك بين بود. يادداشت هايش را جمعى تهيه مى كردند، وقت آزاد، زياد داشت و خوش قلم بود، آنها را مى نوشت.» ميثمى علت جدايى نيك بين را «عمل گرايى» وى مى داند و مى نويسد: «آقاى عبدى هم مى گفت يا ترور شاه، يا بقيه كارها فايده ندارد» اما حسين روحانى ادعا مى كند كه وى به دليل «ضعف انگيزه اى مبارزاتى» و «روحيه انفعالى» از سازمان كناره گيرى كرده بود كه با توجه به ساير اطلاعات موجود به نظر مى رسد توصيف وى صحيح نمى باشد.
نيك بين پس از جدايى از سازمان به زندگى عادى روى آورد و به جهت انصراف از تحصيل در شركت كارتن سازى ميهن مشغول به كار شد. ساواك در مورخه 10 دی 1352 اقدام به دستگيرى و بازداشت وى نمود و پس از بازجويى هاى متعدد وى را به 18 ماه حبس محكوم كرد. او پس از طى دوران محكوميت، در تاريخ 31 خرداد 1354 به علت عدم همراهى و همكارى با ساواك و مخالفت با مصاحبه تلويزيونى، سال ديگرى را اضافه بر محكوميت در زندان بسر برد و در نهايت در تاريخ 24 مرداد 1355 آزاد شد.
۲۷/۰۷/۲۰۱۷ – پنجشنبه ۰۵ مرداد ۱۳۹۶
منبع؛ موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی