این نخستین بار نیست که نام آلبانی در رسانههای فارسی به لابهلای خبرهای مهم راه پیدا میکند. از سال ۲۰۱۳ که گروهی کوچک از اعضای سازمان مجاهدین خلق، از عراق به این کشور فرستاده شدند، رسانهها و سیاستمداران درون وبیرون ایران، نیمنگاهی هم به آلبانی دارند.
این کشور، در فاصله سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۶ و بعد از ماهها مقاومت رهبران سازمان مجاهدین خلق، به میزبان دور از انتظار سازمانی تبدیل شد که از سال ۲۰۰۳ و در پی سقوط صدام حسین در عراق، بزرگترین حامیاش را از دست داده بود و سالها در عراق بعد از صدام، همگام آشفتگی خشونتبار این کشور، با مشکلات بسیاری روبهرو بود.
حالا در پی اخراج دو دیپلمات ایرانی – که به گفته مقامهای آمریکایی یکی از این دو نفر سفیر ایران در آلبانی بوده – روابط دو کشور ناگهان با یک دستانداز بیسابقه روبهرو شده است. این اخراج، در ادامه اخراجهای پیشین دیپلماتهای ایرانی از هلند و بازداشت یکی از دیپلماتهای ایران در اتریش و محاکمهاش در بلژیک، عملا به روندی تبدیل شده که در همگی به شکلی نام سازمان مجاهدین خلق نیز وجود دارد.
در عین حال اینبار پای اسرائیل نیز در میان است؛ چرا که به گفته رسانههای محلی آلبانی، دیپلماتهای ایرانی به دلیل اتفاقات مرتبط با بازی فوتبال آلبانی و اسرائیل (در چارچوب مقدماتی جام جهانی در سال ۲۰۱۶) از این کشور اخراج شدهاند. در آستانه آن بازی، ۲۰ نفر به اتهام تلاش برای بمبگذاری دستگیر شده بودند.
آلبانی چگونه کشوری است؟
جمهوری آلبانی پایتخت: تیرانا
۳ میلیون نفر جمعیت دارد
۲۸٧٤۸ کیلومتر مربع، مساحت کشور است
دین اسلام
زبان آلبانیایی
امید به زندگی مردان ٧٤ سال، زنان ۸۰ سال
درآمد ناخالص ملی (GNI) به ازای هر نفر ٤۳۲۰ دلار
یکی از نخستین ویژگیهای آلبانی که این کشور را از بسیاری کشورهای دیگر اروپا متمایز میکند، تعداد مسلمانان این کشور است که بر اساس برخی تخمینها تا ۶۰ درصد جمعیت این کشور سه میلیونی را در بر میگیرد.
اما برای کشوری که در جنوب بالکان، همسایه چندین جنگ خونبار مذهبی-قومیتی در سالهای پایانی قرن بیستم بوده، و در عین حال سابقهای طولانی از حکومتی کمونیستی دارد، دامن زدن به هویت دینی، نه فقط جایی در سیاست خارجی این کشور ندارد، بلکه اصولا برای افکار عمومی این کشور نیز یک اولویت نیست.
مساله آلبانی، بیش از اسلام، آلبانیاییتبارهایی هستند که خارج از مرزهای این کشور – به ویژه در کوزوو – زندگی میکنند. مسلمان بودن مردم آلبانی به شکلی است که وقتی در سال ۲۰۱۲ در برابر این سئوال قرار گرفتند که آیا سنی هستند یا شیعه، از هر ۱۰ مسلمان آلبانیایی، شش نفرشان جواب دادند که “فقط مسلمان” هستند.
اما در عین حال با افزایش سرمایهگذاریهای بنیادهای دینی – به ویژه نهادهای نزدیک به سلفیهای عربستان سعودی – در اروپا، جمعیت مسلمان آلبانی نیز با تغییری روبهرو شد که از سوی برخی نخبگان اروپایی، “رادیکال شدن جوانان” توسط سلفیها توصیف میشد. بر اساس گزارشها، در جریان جنگ داخلی سوریه، حدود ۱۵۰ شهروند آلبانی به گروههایی مانند داعش یا جبهه النصره (زیر مجموعه القاعده) پیوستند.
یکی از اولویتهای سیاست خارجی آلبانی، تلاش برای به رسمیت شناخته شدن کوزوو به عنوان یک کشور مستقل از سوی باقی کشورهای جهان است و در بسیاری موارد، در کنار عوامل اقتصادی، نگاهی خاص به این موضوع نیز دارد. اکثریت جمعیت کوزوو که بخشی از کشور صربستان است، آلبانیاییتبار هستند و اساسا اعتراضهای جدی که در نهایت به جنگهای پیاپی در یوگسلاوی سابق منجر شد، توسط همین آلبانیاییتبارها ترتیب داده شده بود که به تبعیضها معترض بودند.
دولت آلبانی با همین نگاه در عرصه جهانی دو رویکرد موازی را همیشه دنبال میکند: نزدیکی به ایالات متحده آمریکا و همسویی با اتحادیه اروپا (و در نهایت عضویت اتحادیه اروپا). پیوستن به ناتو، یا ارائه درخواست رسمی برای عضویت در اتحادیه اروپا و پذیرفتن تمامی پیششرطهای این اتحادیه در زمینه اصلاحات قضایی و اداری، مبارزه با فساد و شفافیت انتخاباتی، همه از جمله گامهای آلبانی است که همه در همین مسیر برداشته شدهاند.
در این مسیر نیز آلبانی بسیار ثابت قدم است. تا جایی که شاید بخشی از ابتکارات دیپلماتیکش، به سوژه رسانهها تبدیل شود. مثلا در پایتخت این کشور خیابانی به نام جورج دبیلو بوش وجود دارد. یا در یکی از شهرهای این کشور مجمسه آقای بوش نصب شده است. یا اینکه مجسمهای از بیل کلینتون نیز در پریستینا، مرکز کوزوو نصب شده. یا بلواری که به نام دونالد ترامپ رئیسجمهوری کنونی آمریکا در شهرستان کامزای آلبانی نامگذاری شده، یا مجسمهای که از هیلاری کلینتون در یکی دیگر از شهرستانهای این کشور به اسم سارانده نصب شده است.
این رابطه خاص و تلاش آلبانی برای نزدیکی بیشتر به واشنگتن از جمله موضوعاتی بودند که موجب شدند پذیرش سازمان مجاهدین خلق از سوی آلبانی که در پی درخواست دولت باراک اوباما رئیسجمهوری آمریکا انجام شد، برای برخی ناظران قابل درک توصیف شود. آلبانی اساسا در موقعیتی قرار نداشت که به چنین درخواستی پاسخ رد بدهد.
در کنار آمریکا، اسرائیل نیز در روابط خارجی آلبانی بینقش نیست. سابقه روابط خوب آلبانی و یهودیان اروپایی به پیش از تشکیل کشور اسرائیل باز میگردد. و از جمله در جریان جنگ جهانی دوم و کشتار عظیم یهودیان در اروپا (که به نام هالوکاست شناخته میشود)، آلبانی از جمله کشورهایی بود که نه تنها از یهودیان خود در برابر این کشتار محافظت کرد، بلکه به یهودیان رانده شده از دیگر کشورهای اروپایی نیز پناه داد.
علاوه بر این، بعد از اشغال کشور در سال ۱۹۴۳ توسط آلمان نازی، آلبانیاییها نه تنها حاضر نشدند مدارک و اسامی یهودیان را در اختیار قوای اشغالگر بگذارند، بلکه سازمانهای دولتی این کشور با صدور اوراق هویت جعلی تلاش کردند تا یهودیان آلبانی را محافظت کنند. یهودیان این اتفاقات تاریخی را فراموش نکردهاند.
اما در عین حال به رغم روابط نزدیک دو کشور – به ویژه در سالهای اخیر – و علیرغم وعدههای مکرر تلآویو، هنوز اسرائیل حاضر نشده تا کوزوو را به رسمیت بشناسد؛ موضوعی که میتواند نشانهای باشد از میزان اهمیت آلبانی برای اسرائیل در مقایسه با کشورهایی که خواستار الحاق دوباره کوزوو به صربستان هستند.
بازی اسرائیل و دیپلماتهای ایرانی
ماجرای دیپلماتهای ایرانی، هنوز موضوع مبهمی است که شاید در نهایت اطلاعات دقیقی هم درباره آن منتشر نشود. تا اینجای کار تنها نقاط ویژهای از داستان وجود دارند که پیوند دادن آنها به همدیگر بیشتر به گمانهزنیها دامن میزند تا فهمیدن اینکه واقعا چه اتفاقی افتاده است.
ایران میگوید که آنچه آلبانی گفته اتهامات بیاساس است و بخشی از یک پروژه گستردهتر که ازسوی واشنگتن و تلآویو هدایت میشود و هدفش برهم زدن روابط ایران و اروپاست.
به گفته رسانههای محلی، اخراج دیپلماتها به دلیل نقش آنها در ماجراهای بازی فوتبال اسرائیل و آلبانی است که در چارجوب رقابتهای مقدماتی جام جهانی برگزار شد. اسرائیل، تنها کشور خاورمیانه است که به جای بازی کردن در مقدماتی جام جهانی در آسیا (قارهای که در آن قرار دارد) در رقابتهای مقدماتی اروپا بازی میکند.
در آستانه آن بازی، نیروهای امنیتی آلبانی ۲۰ تن را به اتهام تلاش برای خرابکاری و حمله به اسرائیلیها دستگیر کردند. در آن زمان صحبت از ارتباط مظنونین با داعش و گروههای جهادگرای تندرو بود.
نکته حاشیهای دیگر در ارتباط با این اخراج، واکنش سریع جان بولتون، مشاور امنیت ملی دونالد ترامپ بود. آقای بولتون از چهرههای نزدیک به سازمان مجاهدین خلق در دولت دونالد ترامپ است که پیش از رسیدن به این مقام، بارها در مراسم سازمان مجاهدین خلق شرکت کرده و رهبران این سازمان را ستایش کرده است. آقای بولتون، نخستین منبعی بود که اصولا خبر اخراج دیپلماتهای ایرانی را از آلبانی در توییترش منتشر کرد. او همچنین تنها منبعی است که تا این لحظه، یکی از دو دیپلمات را سفیر ایران در آلبانی خوانده است.
ضمن اینکه اخراج این دیپلماتها با استقبال مایک پومپئو، وزیر خارجه آمریکا نیز روبهرو شده است.
منبع: بی بی سی