عکس چریکی که نماد مارکسیسم بود و ملهم جوانان انقلابی و منتقد به مصرف گرایی و کاپیتالیسم، در گذر زمان تبدیل شد به نمادی از مصرف گرایی جهانی.
دیگر فقط پوستر و تی شرت نیست، عکس معروف آقای چه را روی لباس و کفش و جوراب و صابون و مشروب و شامپو هم می توان پیدا کرد. دیگر پیام انقلاب و اعتراض و اندیشه های مارکسیستی نیست، این عکس گاهی اصلا حامل پیامی نیست.
مشتریان محصولات با عکس معروف چه گوارا الزاما از اندیشه های چه گوارا و خط و ربطش خبر ندارند. خیلی هایشان اصلا نمی دانند این عکس از کجا آمده و چرا محبوب شده است.
تریشا زیف، تهیه کننده مستندی درباره چه گورا می گوید در فرهنگ امروز دانستن مفهوم سمبلها الزاما اهمیتی ندارد.
البته نمی توان منکر شده که بعضی دیگر هم آنچنان شیفته چه گوارا و میراثش هستند که ناخودآگاه به سمت این عکس کشیده می شوند و هر جا محصولی با این عکس که شاید بتوان معروفترین عکس دنیا نامیدش میبینند دست و دلشان میلرزد.
از همه اینها گذشته حوادث تاریخی و آنچه در دهه ۶۰ میلادی بر جهان گذشت باعث شد ارنستو چه گوارا جای پایش را به عنوان اسطوره حرکت های چریکی در همه جای دنیا محکم کند. از آن پس چه گوار کم کم تبدیل به شخصیتی اسطوره ای شد که هر کسی او را تجلی اعتراضها، خواسته ها و اهداف خود می دید و این بستر مناسبی بود برای اینکه کم کم عکس معروف چه گوارا با آن نگاه نافذش به هرجایی که بتوان تصور کرد، راه پیدا کند؛ از پوستر و تی شرت و کفش و جوراب گرفته تا سیگار و ورق و خودکار و جامدادی.
چه کسی آن لحظه را ثبت کرد؟
این عکس جهانی و آرمانی را آلبرتو کوردا، عکاس اهل کوبا گرفته است.
این عکس که بعد از ۵۰ سال همچنان پرطرفدارترین و شاید تاثیرگذارترین عکس دنیا تلقی می شود، نه شهرتی برای عکاسش آفرید نه مکنتی برایش به ارمغان آورد. شاهد این مدعا همین که بسیاری از ما با اینکه این عکس را هزاران بار دیده ایم و چه بسا از آن استفاده هم کرده ایم، نام عکاسش را نمی دانیم.
آقای کوردا عکس چه گوارا را پنجم مارس سال ۱۹۶۰ در مراسم یادبود کسانی گرفت که در انفجار کشتی فرانسوی حامل اسلحه که به هاوانا میرفت کشته شدند.
آلبرتو کوردا در آن زمان بعد از مدتی که در حوزه مد فعالیت کرده بود، عکاس روزنامه روولوسیون شده بود. در این تجمع که ژان پل سارتر و سیمون دوبووار هم حضور داشتند، چه گوارا هم در کنار فیدل کاسترو و سایرین در جایگاه ویژه ایستاده بود.
کوردا می گوید تحت تاثیر نگاه خیره چه گوارا به جمعیت قرار گرفته که حاکی از سازش ناپذیری و خشم و رنج بود. او با لنز تله ۹۰ میلی متری و دوربین لایکا موفق شد در این حالت دو فریم عکس از او بگیرد؛ یکی عمودی و یکی افقی.
کوردا عکس را ظاهر کرد اما روزنامه روولویسون از آن استفاده نکرد. این روزنامه عکس دیگری از کاسترو، ژان پل سارتر و سیمون دوبووار منتشر کرد. این عکس سالها بلااستفاده ماند و فقط می شد روی دیوار استودیوی شخصی کوردا پیدایش کرد. البته او چند نسخه از این عکس را به دوستانش هدیه داده بود.
در سال ۶۷ جانجا کومو فلترینلی ناشر ایتالیایی به دنیال یک پرتره از چه گوارا نزد کوردا آمد. کوردا هم عکس مورد بحث را به او داد و گفت که چون رفیق انقلابی اوست، از او حق الزحمه دریافت نمی کند.
در همان سال بود که این عکس برای اولین بار در مجله فرانسوی پاری مچ، بدون ذکر نام عکاس منتشر شد اما هیچ کس نمی دانست این نشریه چطور به آن دست پیدا کرده است. بعد از آن بود که فیتز پاتریک ایرلندی از این عکس به عنوان مدلی برای پوسترهای رنگی اش استفاده کرد. پی گیری ها نشان داد که این عکس با واسطه از ژان پل سارتر به دستش رسیده است.
اما این عکس هنوز جایگاه امروزش را نداشت تا اینکه در اکتبر سال ۶۷ چه گوارا در بولیوی اعدام شد. هزاران نسخه از این عکس منتشر شد و معترضان به اعدام چه گوارا همه جای دنیا در حالی که این عکس را در دست داشتند فریاد اعتراض سر دادند. نام این عکس شد: مبارز چریک قهرمان.
این عکس سوژه هنرمندانی چون اندی وارهول و پال دیویس هم شد.
فیدل کاسترو هرگز کنوانسیون حمایت از آثار ادبی و هنری را به رسمیت نشناخت، به همین دلیل این عکس بدون کپی رایت در مقیاس وسیع بازنشر شد و هیچ پولی به کوردا، عکاس آن و به خانواده چه گوارا نرسید.
در سال ۲۰۰ کوردا از کمپانی اسمیرنوف برای استفاده از عکس چه گوارا در تبلیغاتش، شکایت کرد. او گفت من مخالف استفاده کسانی که می خواهند آرمان و اندیشه چه گوارا را ترویج دهند از این عکس نیستم، اما استفاده تبلیغاتی برای محصولاتی مثل الکل را مجاز نمی دانم.
در نهایت در این پرونده ۵۰ هزار دلار به کوردا غرامت داده شد. کوردا هم این پول را به سیستم درمانی کوبا هدیه کرد.
یک سال بعد آلبرتو کوردا دقیقا وقتی مشغول آماده شدن برای نمایشگاه عکسهایش در پاریس می شد دچار حمله قلبی شد، در گذشت و در هاوانا به خاک سپرده شد.
مایکل کیسی خبرنگار و نویسنده کتاب “زندگی پس از مرگ چه، میراث یک تصویر” درباره چه گوارا، می گوید: “اینکه تی شرتی بپوشید و بگویید از جان خود گذشته اید و به آرمان انقلابی چه متعهدید خیلی آسان تر است از اینکه در عمل انقلابی باشید. بعید می دانم آن شور انقلابی که مردم را به تقلید از او واداشته، هنوز هم در آرژانتین و جاهای دیگر آمریکای لاتین واقعا وجود داشته باشد.”
در اروپا و آمریکای شمالی از تصویر چه گوارا برای فروش هر چیزی، از ودکا گرفته تا لباس نوزاد و تی شرت استفاده می شود، اما در آمریکای لاتین و خیلی جاهای دیگر هنوز نامش برای انقلابیون جذاب است.
مریم زهدی – بیبیسی