عمده فعالیتهای سازمان مجاهدین خلق ایران در سالهای اخیر معطوف به حل مشکل ساکنان قرارگاه اشراف بود و سرخط اخبار رسانههای این سازمان اکثر اوقات به آخرین رایزنیها درباره سرنوشت ساکنان اشرف مربوط میشد.
مشکل اصلی در پیدا کردن محلی جدید برای ساکنان اردوگاه اشرف، قرار داشتن سازمان مجاهدین خلق در فهرست گروههای تروریستی در اروپا و آمریکا بود.
دولتهای غربی نمیتوانستند به اعضا گروهی که متهم به تروریسم است پناه بدهند، اما حالا که اوضاع فرق کرده، راه برای پناه دادن به حدود سه هزار نفر از ساکنان اشرف هموار شده است. هنوز روشن نیست که آمریکا، دولتهای اروپایی و کشورهای عربی منطقه درباره پناه دادن به این افراد چه تصمیماتی اتخاذ کنند یا به چه توافقاتی برسند.
مریم رجوی که در غیاب طولانی همسرش عملا رهبری سازمان مجاهدین خلق را بر عهده دارد، گفته است که این سازمان حالا قادر خواهد بود فعالیتهای خود را علیه حکومت ایران بیشتر کند. مقامات آمریکایی میگوید که به رغم تصمیم اخیرش، سازمان مجاهدین خلق را یک جایگزین دمکراتیک و مشروع برای حکومت ایران نمیداند.
سیمون هرش، روزنامه نگار معروف آمریکایی در گزارشی نوشته بود که در زمان دولت جرج بوش، زیر مجموعههایی از وزارت دفاع آمریکا به مجاهدین خلق کمکهای آموزشی و تدارکاتی میدادند که اندکی پیش از آغاز دوران ریاست جمهوری اوباما متوقف شد. شاید زمینه این گونه کمکها در صورت چنین تمایلی بین دولتمردان آمریکا، از امروز بیشتر فراهم باشد.
برای پیش بینی اینکه وضعیت جدید سازمان مجاهدین خلق چقدر آنها را در مبارزه علیه حکومت ایران تقویت خواهد کرد، میبایست ظرفیتها و قابلیتهای این سازمان را در حوزههای مختلف بررسی کرد.
لابی گری
خروج از فهرست سازمانهای تروریستی برای سازمان مجاهدین خلق ثمره سالها تلاش و پشتکار بود. تجربه این سازمان در لابیگری در نظامهای دمکراتیک بین گروههای سیاسی ایرانی کمتر دیده شده است. هر چند سازمان مجاهدین خلق نتوانسته در داخل تشکیلات خود ظاهری مقبول از ساز و کارهای دمکراتیک را نشان دهد، اما به خوبی با ساز و کار تصمیمگیری دولتهای دمکراتیک آشنا شده و از آنها استفاده میکند.
سازمان مجاهدین خلق همچنین شرکتهای خصوصی معتبر روابط عمومی را برای ترمیم وجهه خود در دولتهای غربی بکار گرفته که کمک زیادی به ارائه گزارشها و تنظیم سخنرانیهای مورد نظر سازمان کردهاند.
فعالیتهای این سازمان برای ارتباط گرفتن با سیاستمداران غربی بدون دردسرهای قانونی نبوده است. برای چند تن از سیاستمدارن آمریکایی که از سازمان مجاهدین خلق پول گرفتهاند پروندههایی در دستگاه قضایی آمریکا تشکیل شده که فعلا مسکوت مانده است. اسامی سیاستمداران آمریکایی و اروپاییای که به نفع سازمان مجاهدین خلق تبلیغ کردهاند شامل فهرستی چشمگیر از مقامات بلند پایه امنیتی، پارلمانی و سیاسی میشود.
بعضی مطبوعات غربی در گزارشهای خود نوشتهاند که گروهی از سیاستمدارها در ازا سخنرانی کردن یا فعالیت به نفع مجاهدین خلق در مجامع مختلف مبالغی بین ۱۰ تا ۱۵۰ هزار دلار از آنها دریافت کردهاند. همین مطبوعات میگویند که در عراق نیز سازمان مجاهدین خلق از بسیاری از سیاستمداران عراقی که با حکومت ایران مخالف بودهاند حمایتهای تبلیغاتی و مالی کرده است.
رسانه
وجه دیگر تواناییهای سازمان مجاهدین خلق فعالیتها و امکانات رسانهای این سازمان است. این امکانات شامل یک کانال تلویزیونی است که برنامههای فراوانی از قبیل اخبار، مستند، میزگرد و محصولات فکاهی و طنز ارائه میدهد.
سازمان مجاهدین خلق چندین وبسایت نیز در اختیار دارد که هم به روز هستند هم براحتی برای کاربران قابل استفاده. اگر استودیوهای ضبط صدا و تولید موسیقی و ارکسترهای ترتیب یافته از طرف سازمان مجاهدین خلق را هم در نظر بگیریم، با مجموعه توانمند رسانهای این سازمان روبرو میشویم.
روشن نیست این امکانات تا چه حد بر اساس نیازهای مخاطب ایرانی مخصوصا در داخل کشور گرد آورده شده. آنچه روشن است دستکم یک جمعیت محدود ولی وفاداری هستند که اطلاعات و تحلیل و جهان بینی خود را از رسانههای سازمان مجاهدین خلق دریافت میکنند. آنها در فضاهای مجازی اطلاع رسانی وابسته به سازمان مجاهدین خلق فعال هستند و در شبکههای اجتماعی هواداران، به همفکری و تبادل نظر و تقویت روحیه یکدیگر میپردازند.
حضور میدانی
وجود یک هسته مرکزی از هواداران منسجم و فعال و تعداد بیشتری هوادار نیمه فعال در کشورهای غربی که در هر فراخوانی بسیج میشوند، سازمان مجاهدین خلق را قادر ساخته در هر نقطه از اروپا یا ایالات متحده که اراده کند در ظرف مدت کوتاهی جمعیتهای قابل توجهی را گرد آورد.
این جمعیتها هم در گردهماییهای مجلل سیاسی که با سخنرانی و کنسرت و پایکوبی همراه است و هم در تجمعات خیابانی حضور خود را نشان میدهند. برخی از افراد در بین همین هواداران آماده هر گونه فداکاری برای اهداف سازمانی مجاهدین خلق هستند، چنانکه در جریان دستگیری مریم رجوی، خودسوزی اعتراضی تعدادی از هواداران سازمان در پاریس را شاهد بودیم. هواداران دیگر سازمان را هم میتوان هر از چند گاه در میادین پایتختهای اروپایی در حال جمع آوری امضا و اعانه مشاهده کرد.
کار اطلاعاتی
یکی از ظرفیتهای سازمان مجاهدین خلق که حد و حدود آن ناشناخته مانده، فعالیتهای اطلاعاتی این سازمان در داخل ایران است. نقطه آغاز مشکلات هستهای غرب با حکومت ایران افشگریهای سازمان مجاهدین خلق بود.
این افشاگریها گاه و بیگاه ادامه داشته اما بسیاری از ناظران نسبت به قابلیتهای اطلاعاتی مجاهدین خلق در داخل ایران ابراز تردید میکنند و معتقدند که آنچه مجاهدین خلق به عنوان افشاگریهای خود ارائه دادند اطلاعاتی بود که سازمان جاسوسی اسرائیل در اختیار آنها قرار داده بود.
با این حال حکومت ایران همواره حضور اطلاعاتی و خرابکارنه مجاهدین خلق در داخل کشور را پررنگ نشان میدهد هر چند میگوید که اشراف خوبی بر فعالیتهای آنها دارد. بر اساس همان نظریهای که قائل به حضور پررنگ مجاهدین خلق در داخل ایران نیست، حکومت ایران میکوشد که با نسبت دادن بسیاری از چالشهای امنیتی خود به مجاهدین خلق، هم به اعتبار دیگر گروههای مخالف خدشه وارد کند و هم بهانهای بیشتر برای سرکوب مجاهدین خلق داشته باشد.
سازمان مجاهدین خلق چند سال است که مسئولیت هیچ عملیاتی را که بتوان آن را “تروریستی” نامید نپذیرفته است.
چشم انداز
جابجایی ساکنان اردوگاه اشرف، نزدیک به سه هزار نیروی عمدتا وفادار و حاضر به فداکاری را در اختیار سازمان میگذارد. شاید هم بشود گفت که این تعداد افراد را روی دست سازمان میگذارد. حتی اگر بین مقداری از این نیروها ریزشی صورت بگیرد، مجاهدین خلق همچنان میتوانند روی تعداد زیادی از آنها حساب کنند. امابرای چه کاری؟
سالها اقامت در شرایط بسته اردوگاه اشرف باعث شده که بسیار از آنها چندان با فعالیتهای سیاسی و لابیگری آشنایی نداشته باشند. نفوذ آنها به داخل خاک ایران نیز اگر غیرممکن نباشد بسیار دشوار است. شاید سازمان بتواند از آنها در گردهماییهای میدانی استفاده کند.
اما تخصص اصلی آنها احتمالا فعالیتهای چریکی و اطلاعاتی مانند رصد کردن فعالیتهای ایران است. این گونه فعالیتها تنها در هماهنگی با دولتهای خارجیای که از نظر حکومت ایران متخاصم یا دستکم رقیب هستند ممکن است. برای استفاده از این نفرات، سازمان مجاهدین ناچار خواهد بود تلاش کند که فعالیت احتمالی آنها را با نیازهای اطلاعاتی، تدارکاتی و نظامی دولتهای دیگر هماهنگ کند.
به لحاظ تبلیغاتی و روانی به سختی میتوان گفت که آیا حل شدن مساله اردوگاه اشرف، به جز تقویت روحیه هواداران در کوتاه مدت، میتواند منافع پایداری برای سازمان مجاهدین خلق داشته باشد یا نه.
حل مشکل اشرف در سالهای اخیر به دغدغه اصلی سازمان و آرمان آن بدل شده بود. سازمان مجاهدین خلق نیاز خواهد داشت برای حفظ روحیه و تمرکز ذهن هواداران خود، آنها را به آرمانی کلیتر و دشوارتر که سرنگونی حکومت ایران است مشغول کند.
انتظار میرود مرحله بعدی و عمده فعالیت سازمان مجاهدین خلق همچنان در حوزه لابیگری و کسب حمایتهای بیشتر از دولتهای غربی یا رقیب ایران باشد. حالا که دست مجاهدین خلق برای کسب منابع مالی بیشتر در آمریکا باز شده طبیعی است که در صدد جلب تعداد بیشتری از سیاستمداران و تصمیم گیران آمریکایی باشند.
پول بیشتر توام با تجارب لابیگری و کانالهای ارتباطیای که مجاهدین خلق با سیاستمداران غربی ایجاد کرده اند، این قدرت را به آن میدهد که بیشتر بکوشند در نقش یک اپوزسیون طرف گفتگو با دولتهای دیگر ظاهر شوند. اما کاربرد این توانایی محدود است. دولتهای غربی به هر حال بیشترین و شدیدترین تحریمها را علیه ایران اعمال کردهاند و مجاهدین خلق نمیتوانند در ترغیب بیشتر این دولتها نقش چندانی ایفا کنند.
سازمان مجاهدین خلق در جلب نظر مساعد اقشار مردم عادی ایران با موانع ذهنی و روانی فراوانی مواجه است که عبور از آنها بسیار دشوار خواهد بود.
هواداران مجاهدین خلق دیالوگ مناسبی با رسانههای فارسیزبان غیر وابسته به خود ندارند، گرچه وقت خود را سخاوتمندانه در اختیار رسانههای غیر فارسیزبان قرار میدهند. بسیاری از ایرانیان همچنان از تصمیم گذشته سازمان مجاهدین خلق به مبارزه مسلحانه و از همه بیشتر همکاری با حکومت صدام حسین دل چرکین هستند و سالها تبلیغات منفی حکومت ایران نیز بر ذهن خیلی از مخالفان ایرانی اثر گذاشته است.
چنین ذهنیت و احساسی نسبت به مخالفان حکومت بعث عراق که در دوران جنگ درایران فعالیت داشتند و اکنون به عراق بازگشتهاند وجود ندارد. خیلی از شیعیان عراقی که دوشادوش ایرانیان علیه حکومت عراق میجنگیدند امروز بین خیلی از عراقیها چهرههای محبوبی هستند ولی سازمان مجاهدین خلق نتوانسته همان نگاه به خود را بین ایرانیان جا بیندازد.
بعید است حل مساله پایگاه اشرف به بهبود روابط عمومی و جایگاه این سازمان در بین اقشار ایرانیان کمکی کند.
سیاوش اردلان
بیبیسی