یک حق را از مجاهدین نباید گرفت.به آنها باید گفت تا زمانیکه جان در بدن دارند،به هر جا که دوست داشته و خارج از مرزهای ایران است بروند و بگردند و “آلترناتیو” ادعایی را بچرخانند.چرا که این سرگرمی هم برای خود ارضایی رهبرانشان خوب است و هم اینکه مردم ایران را از گزند آنان در امان نگه می دارد.
گروه تروریستی رجوی که خود را تنها آلترناتیو مشروع و دموکراتیک حکومت ایران می خواند،روز 22 فروردین 1392 در واشنگتن دفتر رسمی تاسیس می کند.آنها در اطلاعیه ای؛« “شکست گفت و گوهای هسته ای” و “نزدیک بودن انتخابات ریاست جمهوری در ایران” را زمان مناسبی برای آغاز به کار دفتر این گروه در واشنگتن دانسته اند.
در بیانیه ای که با نام “شورای ملی مقاومت” انتشار یافته،مجاهدین مدعی شده اند افتتاح این دفتر “پیام سیاسی محکمی را به تهران می فرستد” که مخالفان واقعی به صحنه بازگشته اند.»
طبعا گروهی که در بین مردم خود جایگاهی نداشته و خاطره ای جز ترور ،خیانت و خشونت از خود بجای نگذاشته اند نمی توانند ادعایی برگردن مردم ایران داشته باشد.اما اگر فرض کنیم تصورات واهی رجوی همانطور که می گوید و میخواهد باشد،و اگر آنها خواهان پذیرفته شدن چنین ادعاهایی از طرف مردم ایران هستند، باید به چند سئوال ساده پاسخ گویند.
ما مردم می پرسیم؛
1.مجاهدین که در 30 سال گذشته انتخابات را تحریم نموده،در انتخابات گذشته چه تاثیری داشته اند که با “نزدیک بودن انتخابات ریاست جمهوری در ایران” و تاسیس یک دفتر جاسوسی در واشنگتن می خواهند روی آن اثر گذار باشند؟
2.اگر قرار است در برابر حکومت ایران “مخالفان واقعی به صحنه باز گردند”،چرا به جای تهران راه واشنگتن را طی نموده و و این چگونه “پیام سیاسی محکمی است” که قرار است توسط یک دفتر فسقلی ازواشنگتن به تهران ارسال گردد؟
3.از سال 1360 تا کنون فرقه رجوی که خود را د شمن خونین مردم ایران می نامد و برای به دست گرفتن قدرت از همکاری با صدام حسین و خیانت به مردم ایران تا ترور و جنایت ابایی نداشته،بطور مداوم در حال عقب نشینی به خارج از مرزها و دور شدن از بنیان های اجتماعی و مردم ایران است.از آنها باید پرسید چرا این همه راه دور رفته و دفتر خود را حتی بصورت مخفی در تهران گشایش نمی کنند؟
4.بهتر نیست “مخالفان واقعی” و جان بر کفان اشرف نشان” که در همه فنون رزم و آدم کشی ، مخفی کاری و جاسوسی لایق سرویس های بیگانه و شهره متجاوزین به آب و خاک مردم ایران می باشند،راه تهران را طی نموده و مردم چشم انتظار را از این همه دوری و نگرانی رهانیده و مقداری هم با حکومت ایران به رزم درآیند؟
5.آخر این چه “آلترناتیو”ی است که حکومت ایران را از دفتری کوچک در واشنگتن به لرزه درآورده ،اما توان یک اظهار وجود کوچک در بین مردم خود را ندارد؟
6.عقب نشینی از عراق تا اروپا و اکنون پرواز رهایی بسوی دفتری در واشنگتن برای اظهار وجود “مخالفان واقعی در صحنه”، کسی را به تعجب و شگفتی فرو نخواهد برد.مگر اینکه این گروه قصد تسخیر واشنگتن و سرنگونی حکومت باراک اوباما را در سر داشته باشند.وگرنه همه خوب می دانند واشنگتن نه تهران است و نه اینکه جاسوسی و مردم فروشی نیاز به این همه راه دور دارد!اگر غیر از این ها است که بر شمردیم،آنها بگویند،چه غلطی در واشنگتن می توانند بکنند که در اروپا و عراق نتوانسته اند انجام دهند؟!
با این همه یک حق را از مجاهدین نباید گرفت.به آنها باید گفت تا زمانیکه جان در بدن دارند،به هر جا که دوست داشته و خارج از مرزهای ایران است بروند و بگردند و “آلترناتیو” ادعایی را بچرخانند.چرا که این سرگرمی هم برای خود ارضایی رهبرانشان خوب است و هم اینکه مردم ایران را از گزند آنان در امان نگه می دارد.
می ماند حکومت ایران که شاید در ظاهر مقداری دلخوری به خرج دهد،اما صدای بشکن و خنده هایش راباید شنید که از وجود چنین “آلترناتیو”ی و “بازگشت مخالفان واقعی” به سرزمین موعود در قلب واشنگتن، از شادی در پوست خود نمی گنجد!
11 آوریل 2013 – 22 فروردن 1392
امیر حسین پناهی
