بخشی از گفتگوی تلویزیونی ایرج مصداقی.وضعیت دیروز و امروز مجاهدین در گفتگوی ایرج مصداقی
سعید بهبهانی؛ ما این رفتار را در بخشی از اپوزیسیون مانند مجاهدین خلق هم می بینیم. یعنی مجاهدین به جای اینکه پاسخ بدهند، حتی من که هیچ کاره هستم و بیرون از میدان هستم، صرفا به خاطر اینکه از شما یا آقای دکتر قصیم خواهش می کنم یا کارهای اسماعیل را پخش می کنیم، مرتبا زیر فحش و فضیحت هستم که من مامور جمهوری اسلامی هستم، معلوم شد که من مامور جمهوری اسلامی هستم. الان آقای معصومی مطلبی نوشته که سراسر فحش است. نکته جالبی که در این داستان وجود دارد این است که متن ها ظاهرا مثل اینکه توسط یک نفر نوشته می شود. می خواستم بدانم که پایه این مسائل در کجا است؟ وقتی شما آن سئوالات را مطرح می کنید چرا به جای پاسخ فحش می آید؟ من این رو هنوز نتوانسته ام بفهمم که چرا این دوستان به جای اینکه بنشینند، تعمق کنند، شروع می کنند به فحاشی کردن؟ یا مثلا مطلبی را آقای محمدی نوشته که در کنگره بوخوم ده هزار دلار جمع آوری کرده اند و باید اعلام کنند که این ده هزار دلار را از کجا آورده اند؟ در حالیکه یک قلم در پاریس، زمانیکه خانم رجوی را گرفتند، میلیون ها دلار نقد روی میز در خانه اش بود. این ها را نمی فهمم. میشه توضیح بدین؟
قسمتی از گفتگو؛
ایرج مصداقی؛ باید به خدمت تون عرض کنم که در هر صورت از مجاهدین غیر از این انتظاری نیست.اگر قرار بود منطقی برخورد کنند، اگر قرار بود پاسخگو باشند، اگر قرار بود احساس مسئولیت بکنند، نیازی به انتشار گزارش 92 یا 93 نبود. بنابر این بخاطر وجود چنین فرهنگی و چنین رفتارهایی است که نیاز به انتشار گزارش هایی مانند گزارش 92 یا 93 پیش می آید….
رهبری مجاهدین مطلقا پاسخگو نیست.و این حرکاتی که صورت می دهد بخاطر این است که اتفاقا به موضوع اصلی نپردازند.به خاطر اینکه موضوع اصلی گم بشه. طرح این اتهامات ابلهانه است. درست کردن القابی که بیشتر شایسته خودشان است، برای منتقدینشان، اقدامی ابلهانه است که در دنیای امروز خریدار ندارد. مگر اینکه بتواند تعداد معدودی از نزدیکان مجاهدین را متقاعد کند. وگرنه که در بیرون از آنها به اینها می خندند. در بیرون از آنها این مسائل را شاهدی می گیرند به ادعاهای مطرح شده و این به ضررشون تمام می شود. منتهی برای مجاهدین که اصلا مردم مطرح نیستند. افکار عمومی مطرح نیست. بلکه فقط حفظ اون چارچوب ، حفظ اون تشکیلات، حفظ اون روابط و همون افراد معدودی که هر روز ازشون کاسته می شود. هر روز ازشون می ریزد… از این ستون به آن ستون فرج است….
من یک مورد را به شما می گویم، شاید جالب باشد که بدانید( درباره مجاهدین و مرجان ملک صید آبادی) ؛
دروغپردازی های رجوی در باره مرجان ملک صید آبادی در نشریه مجاهد شماره 522
مرجان ملک صید آبادی، خانم معصومه ملک صید آبادی(مرجان) ، ایشان با حورا شالچی رفته بود عملیات در داخل کشور.تصور مجاهدین این بود که اینها کشته شده اند.دستگاه اطلاعاتی فیلمی سر اینها بازی کرد که آنها فکر کردند کشته شده اند.پنج شش ماه هم صبر کردند. به قول خودشون تحقیق هم کردند. اون تقدیر رو مسعود رجوی از اینها کرد. بخصوص از مرجان ملک صید آبادی. اون رو بینه انقلاب مریم معرفی کرد؛ لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ ( ترجمه فولادوند: به راستى [ما] پيامبران خود را با دلايل آشكار روانه كرديم و با آنها كتاب و ترازو را فرود آورديم تا مردم به انصاف برخيزند، و آهن را كه در آن براى مردم خطرى سخت و سودهايى است، پديد آورديم، تا خدا معلوم بدارد چه كسى در نهان، او و پيامبرانش را يارى مىكند. آرى، خدا نيرومند شكست ناپذير است. )
یعنی در واقع مریم رجوی رسول بود، پیغمبر بود … محصول شان انقلاب ایدئولوژیک است و بینه و نشانه اش چیه؛ مرجان ملک صید آبادی!
دروغپردازی های رجوی در باره مرجان ملک صید آبادی در نشریه مجاهد شماره 522
بعد از مدتی که مجاهدین هیاهو کردند و حتی یک نشریه ویژه نامه برای مرجان ملک انتشار دادند، با عکس و تفصیلات اش، در تمام خارج کشور و در تمام پایگاه های مجاهدین، در تمام دفاتر مجاهدین مراسم بزرگداشت برای او برگزار نمودند، اسم پایگاه ها رو به نام مرجان ملک کردند. یک هفته بعد آوردنش پشت تلویزیون و اون فضاحت برای رجوی به بار آمد.
دروغپردازی های رجوی در باره مرجان ملک صید آبادی در نشریه مجاهد شماره 522
مرجان ملک صید آبادی از تهران آدم می برد پشت اشرف. اتوبوس، اتوبوس آدم می برد تا دم درب اشرف. براتون جالبه بدونید. افرادی که در اشرف بودند، نمی دانستند او بریده است. خبر نداشتند. ببینید اختناق تا کجاست؟ ببینید بی اطلاعی و ناآگاهی تا کجا است؟…
مراسم مجاهدین در ویلپنت قطعا میلیون ها دلار خرج دارد. به قول خودشان 600 نفر لابی خارجی می آورند. اینها 600 هتل و اطاق می خواهد. اطاق هتل معمولی نه، شش نفر از اینها را نمی توانند بفرستند توی یک اطاق. بسیاری از اینها که از آمریکا می آیند، با فرست کلاس باید بیایند، با فرست کلاس باید بروند. در همین اروپا باید سرویس های مختلف داشته باشند، بخشی از آنها با ماشین های ویژه دنبالشان می روند.مهمانی های آنچنانی و بعد هر کدامشان برای صحبت کردن پول می گیرند . اتوبوس هایی که می گیرند، هتل هایی که می گیرند، خرجی که برای انواع و اقسام تزئینات می کنند، تبلیغات می کنند، خرج ماهواره می کنند، خرج امنیت و سکوریتی می کنند. یک دانه از مراسم مجاهدین میلیون ها دلار خرج دارد.
جنگ طلبان آمریکایی، لابی های مزد بگیر … در ویترین مریم رجوی
بعد همین آدم می آید و می گوید ده هزار دلار از کجا آورده؟ اینها در پی صحبت مسعود رجوی است که به آن شکل لمپنی مطرح می کرد؛ چی، چقدر،چطوری، از کی پول گرفته ای؟ …
اما آقای رجوی شهامت دارد، مال خودش را بگوید؟
این کسی است که از شیوخ عرب پول می گیرد. فیلم هایش هست که دلار دارند از مقامات عراقی می گیرند. اینها فیلم است، مستند است و اتهام نیست.
فیلم های ملاقات مسعود رجوی با ژنرال طاهر جلیل الحبوش رئیس سازمان اطلاعات و امنیت صدام حسین
ویدئوی دریافت پول توسط مجاهدین از سازمان اطلاعات و امنیت صدام حسین
اسناد یونامی هست، اسناد مقامات آمریکایی هست که از عراق سهمیه نفت می گرفته. اینها اسناد بین المللی است. مال سازمان ملل است. و بعد مذاکرات شون با دولت عراق هست. با حبوش هست. مسعود رجوی می گوید ما را هم مانند یک لشگر عراق حساب کنید. انواع و اقسام امکانات را می گیرند. و بعد هیچ وقت فکر نمی کردند یک روزی اینها از پرده بیرون بیافتد. چونکه فکر نمی کردند صدام حسین سقوط کند. و از طرفی فکر نمی کردند صدام حسین و دستگاه امنیتی اش از این نشست ها مخفیانه فیلم گرفته باشند.
اتحاد جماهیر شوروی سقوط کرد. اسناد حزب کمونیست شوروی بیرون آمده و شما نامه مسعود رجوی را می بینید به گورباچف. دروغ و دغل هایی که اونجا می گوید را می بینید. درخواست 300 میلیون دلار وام. سیصد میلیون دلار در سال 1364 ، سی سال پیش، شوخی نیست از یک ابرقدرت دنیا پول می خواهد. خب چه تعهدی بهش می دهید؟ تو که می گویی، چی، چقدر،چطوری،کجا فروختی؟!
نامه مسعود رجوی به گورباچف و نامه فرهاد الفت به کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی؛
شما چی می فروشید؟ چه تعهدی در قبال 300 میلیون دلار می خواهی به یک ابر قدرت بدهی؟ بعد همین نیرو می آید می گوید آقا این ده هزار دلار را از کجا گرفته ای؟ آنچیزی که در باره خود مجاهدین مطرح است متاسفانه به دیگران نسبت می دهند….
سعید بهبهانی؛ سئوال دارم…. این سئوال شخص خودم است و خیلی باهاش کلنجار می روم. چطوری می شود سازمانی که می روی تاریخ و پیدایش اش را می خوانی، یک عده آدم های اخلاق مدار بوده اند. اونها در واقع به دنبال عدات اجتماعی بودند و اخلاق برایشان ملاک بود. چطوری می شود چنان اندیشه ای وقتی می آید کارش به این بی اخلاقی می رسد؟ فکر می کنید دلیل اش چیست؟ دلیل اش در فرد است، در مجموعه است، دلیل اش در شرایطه، چه دلیلی دارد که این از اونجا شروع می کند؟ خب وقتی می رویم و مسعود رجوی را دنبال می کنیم، همراه اونها بوده، در کنار اونها بوده، به زندان رفته، چطور می شود که یه مرتبه این آدم تبدیل به چنین موجودی می شود؟ …
*این فیلم بخشی از ویدئوی طولانی گفتگوی ایرج مصداقی با سعید بهبهانی به تاریخ سوم سپتامبر 2014 می باشد (از وضیعت امروز و دیروز مجاهدین با ایرج مصداقی) که به صورت گزینشی کوتاه شده و بخش کمی از آن به متن تبدیل شده است.
برای مشاهده کامل ویدئو به منابع ذکر شده مراجعه گردد.
منبع اصلی سایت پژواک ایران و تلویزیون میهن
