4.9 C
Paris
Thursday, April 18, 2024

نقد و بررسی استثمار زنان در فرقه رجوی-قسمت اول

 seminar_zanan-association_germany

نقد و بررسی استثمار زنان توسط اعضای سابق تشکیلات رجوی و افشای چهره مریم رجوی در روز 8 مارس 2014 در روز جهانی زن در شهر دوسلدرف آلمان قسمت اول

)

متن صحبتهای خانم محمد نژاد در سمینار

من هم به نوبه خودم روز زن را به تمامی زنان دنیا با هر عقیده و مذهب تبریک می گم من 9 سال در تشکیلات سازمان مجاهدین بودم که 7 سال آن در عراق و 2 سال در اروپا در رابطه با بحث امروز یعنی زن مسعود رجوی از همون ابتدا که زن را بعنوان به اصطلاح همردیف وارد سازمانش کرد با طلاق مریم رجوی و همبستری با مسعود رجوی آمیخت

نمی دانم کجای دنیا این قانون وجود داره که اگر آقا و خانمی بخواهند کار کنند حتما باید با هم ازدواج هم بکنند من سالیان هست که اینجا کار می کنم و شاهد چنین چیزی نبودم.

بعد اسم این را گذاشتند آزادی و سقف ایدئولوژیک واسه اون زدند البته خوب این کار سازمان است واسه همه چیز یک سقف ایدئولوژیک می زنه.

در صحبتهای کتابی اخیر مریم رجوی به مناسبت روز زن از زنان دنیا و به قول خودشان زنان گیتی حرف می زنند و این در حالی است که زنان این سازمان از هیچ آزادی فکری و عملی و انسانی و بیانی برخوردار نیستند، ایشون اشاره به این می کنند که زنان در این سازمان حق انتقاد دارند اما نگفتند که به کی بله انتقاد به خودشان و به همدیگر اما آیا کسی هم می تونه انتقاد از آنها هم بکنه یا اگر کسی دهان به انتقاد باز کنه یک مارک مزدور و نفوذی به او زده می شه و یا مثل مهری ها و نسرین احمدی برای همیشه ساکتش می کردید تا کی می خواهید دنبال شعر و شعار باشید

در گفته هایتان اشاره به مرد سالاری و در نتیجه حذف زنان از میدان کردید، گیرم که تمام این حرفها درست باشد شما خودتان تو این زمینه چه کار مثبتی کردید نمونه بارز کار شما مشغول کردن ذهن زنها با رده ها ی قلابی بود. یادم هست یکی از زنان یکبار می گفت که اگر فلان شورای رهبری بمیره من جاشو می گیرم، و حالا شما برای ما که بهترین دوران زندگی مون را بهترین دوران جوانی مان را توی سازمان به سر بردیم و شاید هم تلف کردیم می خواهید از آزادی صحبت کنید.

یکبار تب 40 درجه داشتم وحالم خیلی بد بود یکی از بچه ها به من گفت تو که خیلی حالت بده چرا نمی ری استراحت کنی گفتم استراحت و جوابش را ندادم خودش برگشت به من گفت آخ… می دونم اگر بری باید فحش بخوری که مشکل ایدئولوژیکی داری این کار شما بود این یک نمونه کوچیک از آزادی های بیشمار هست که شما ازش دم می زنید می دونید چیه بگذارید به زبون خودتون باهاتون حرف بزنم بجای شعار دادن و قطار کردن اسم کسانی که شهیدشون میگوئید ولی در اصل عامل مرگشون شما بودید

لطفا ماده بدهید یادتون هست همیشه به ما می گفتید ماده بدهید حالا خودتان ماده بدهید، ماده بدهید یعنی چی یعنی آزادی مطبوعات یعنی همین زنانی که شما پشت اونها پناه می گیرید و از اسم اونها و حتی جسدشون همینطور که خانم سلطانی گفتند حتی از جسدشون سوء استفاده می کنید

اگر شما واقعا معتقد به حرفهائی که می زنید حرف منتقدان خودتان را حداقل گوش می کردید و با اونها سر یک میز می نشستید و قانعشون می کردید تا کی می خواهید دنبال شعر و شعار باشید بودید شاهد چنین چیزی نبودم و بعد اسم این را گذاشتند آزادی و ایدئولوژی گذاشتند

شما از زخم خیانت به امید و اعتماد مردم حرف می زنید و این در حالی که توی دستگاه و سیستم خودتون همه آنها را پایمال می کنید تو کجای دنیا شنیدید یا دیدید افرادی که خودشان آزادانه، آگاهانه یا نا آگاهانه اش را می گذارم کنار، افرادی که آزادانه توی این روابط می آیند چرا نباید بتوانند آزادانه هم از اونجا خارج بشوند.

توی یکی از پایگاهها موقعی که توی اروپا بودم موقعی که افراد تصمیم می گرفتند که از تشکیلات بروند بیرون اول باید خودشان را آماده دشنام ها، توهین ها و کتکها می کردند و بعدا که این آمادگی تمام می شد می رفتند اعلام جدائی می کردند. که البته بعد از اینکه افراد بعدی تجربه شون بیشتر شد دیگر اینکار را هم نمی کردند و به روشهای دیگر جدا می شدند.

این آزادی هست که شما ازش صحبت می کنید، آزادی که حق بیان نداره حق اینکه بگه من می خواهم جدا بشم نداره، حق ا نتقاد نداره پس این چه آزادی است شما در صحبتهای گذشته تان بحث انتقاد می کنید، ما کی می تونستیم انتقاد کنیم، ما حتی در انتخابات موقعی که داشتید شورای رهبری را شما انتخاب می کردید تو سالن ما باید مسعود می پرسید و ما همه باید دستمان را بلند می کردیم.

کجای دنیا شما دیدید که یک انتخابات اینطوری وجود داشته باشه شما حتی یک پارلمان کوچک تشکیل ندادید همه نیروهای انتخابی خودتون بودندآیا ما می تونستیم صندوقی بگذاریم بصورتی مخفیانه نظراتمان را بنویسیم بندازیم اونجا و شما طی اون رفتار کنید خواهش می کنم دیگه این شعارها را تکرار نکنید چون شعارهای سوخته هست.

در آخر می خواهم بگویم که شما لازم نیست که به فکر مردم کشورهای سوریه و عراق و …. دیگر باشید این حرفها را بگذارید کنار اگر شما واقعا دلسوز کسی هستید اول دلسوز افرادی باشید که توی اونجا تمامی جانشان را و زندگیشان را برای شما گذاشتند البته واسه شما نه آنها یک هدف دیگر داشتند ولی متأسفاته افتادند گیر شما .

اگر شما مرد عمل هستید بفرمائید به همین مردمی که پیش شما هستند و از همه جا محدودشان کردید اول به اونها رسیدگی کنید شما از آزادی زن دم نزنید از آزادی مردها دم نزنید که از طریق زنها می خواهید به اون برسید کجای دنیا آزادی مردها از زنها به اونها رسیده، اگر برابری می خواستید بیاورید طرق خیلی خیلی راحتری وجود داشت به همه چیز سقف ایدئولوژیک نزنید بسه دیگه تا کی می خواهید قربانی بگیرید

روزی که از زندان در فرانسه بعد از یک مدت کوتاه آزاد شدید و دو زن جوان به خودشان را سوزاندند به خاطر شما اولین حرفتان چی بود “غذای اونجا خیلی بد بود” یکبار سوآل کردید که راستی اونها کی بودند یکبار نشستید فکر کنید که اون دختر جوون که خودش را برای شما سوزاند کی بود بخدا اگر بدانید

اگر یک زره انسانیت هنوز توی وجود شما مونده و یا اگر می خواهید حداقل آینده بیشتر از این لعنتتان نکنند بگذارید بیایند زندگیشان را بکنند حداقل یک روز بتونند نفس بکشند ولی یادتون باشه اون روز می رسه که همین زنها مثل من و امثال من یک روزی مدعی شما خواهند بود به قول خودتون همیشه به ما می گفتید دیروزود داره ولی سوخت و سوز نداره این حرف بر می گرده به خودتان و به امید آن روز.

سایت زنان ایران

AriaNews
AriaNewshttps://aria.ariairan.com/
اخبار اجتماعی، فرهنگی، ورزشی، اقتصادی، علمی از سراسر جهان در Aria News | آریا نیوز
آخرین خبرها
اخبار مرتبط