چندی پیش یکی از مزدوران فرقه رجوی مطلبی نوشته بود که از تیرانا تا تهران که منظورش این بوده که روزی سازمان از تیرانا جهت سرنگونی رژیم ایران به سمت تهران حرکت خواهد کرد. اما از آنجایی که فرقه تروریستی رجوی در وارونه جلوه دادن حقایق ید طولایی دارد. لذا بنظرم درستش این است که از تهران تا تیرانا و اینطوری بجای سرنگونی رژیم ایران، سیر نزولی و فروپاشی کامل و تمام عیار این سازمان فرقه گرا و تروریستی مشخص می‌شود .
جهت روشن تر شدن این موضوع بهتر است کمی به عقب بر گشته و پروسه ای را که سازمان تا حالا طی کرده است را با هم مرور کنیم.
بعد از سقوط شاه رجوی بخاطر ویژگی قدرت طلبی مفرطی که داشت می خواست انقلاب نوپای مردم ایران را ساقط کند و خودش رهبر شود و به همین خاطر شروع به ایستادن در مقابل مردم ایران و منافع ملی مردم ایران کرد و نهایتا در سی خرداد سال شصت با اعلام مبارزه مسلحانه کاملا رودر روی مردم ایستاد و مردم نیز آنها را وادار به رانده شدن از تهران کرد که ابتدا نیروهای وارفته به شهر های کردستان رفتند و رجوی هم خودش به فرانسه گریخت و بعدش هم مردم و گروه های کردستان هم اینها را تحمل نکردند که مجبور شدند به کردستان عراق نقل مکان نمایند که در آنجا هم توسط گروه های کردستان عراق غیر قابل تحمل شدند و سر انجام رجوی با تعهد نوکری برای صدام از پاریس به عراق رفته و نیروهای سازمان را در قرار گاه استراتژیکی اشرف که در صد کیلومتری بغداد بود مستقر کرد و از آنجا به دستور صدام حسین ارتش به اصطلاح آزادی بخش را راه اندازی نموده و در جنگ ایران و عراق علیه مردم ایران شرکت کرد و با سرباز کشی در مناطق مرزی جنگ ایران و عراق و کرد کشی و سرکوب شیعیان جنوب عراق خیانت هایش به مردم ایران و مردم عراق را به اوج رساند. ولی بعد از سقوط صدام حسین بلا فاصله رجوی غیب شده و مریم عضدانلو هم به پاریس گریخت و بعدش هم بر اثر فشار های ارگانهای حقوق بشری و سازمان های بین المللی از یک طرف و فشار خانواده های نیروهای سازمان و افشاگری های نیروهای جدا شده از سازمان از سوی دیگر باعث شد که سازمان علی رغم شعر و شعار های پوشالی نظیر سلاح ناموس مجاهد خلق است و چو اشرف نباشد تن من مباد و اگر دنیا تکان بخورد اشرف از جایش تکان نخواهد خورد بدون کمترین مقاومتی تن به خلع سلاح داد و بعد هم با انتقال نیروهای وارفته و روحیه باخته و مسئله دار به کمپ لیبرتی در بغداد تن به عقب نشینی و تخلیه کامل این قلعه استراتژیکی اشرف داد. و بعدش هم علی رغم تلاش برای نگه داشتن نیروهای سازمان در عراق با دنبال کردن خط برگشت به اشرف و درخواست برگردان ده درصد از سلاح های سازمان و درخواست اعزام کلاه آبی ها از طرف سازمان ملل جهت برقراری امنیت نیروهای سازمان در لیبرتی؛ بازهم به همت تلاش های خستگی ناپذیر و شبانه روزی خانواده های نیروهای سازمان و افشاگری های نیروهای جدا شده و تلاش های سازمان های بین المللی و ارگان های حقوق بشری این سازمان فرقه گرا و تروریستی مجبور شد که تن به اخراج مفتضحانه از عراق و انتقال به کمپ آپارتمانی تیرانا بدهد و بدین وسیله به سی سال ماندن در کشور عراق و بقول خودشان جوار خاک میهن پایان دهد و الان هم مریم عضدانلو سعی می کند هر طور شده این آخرین سنگر تشکیلات را در کمپ تیرانا حفظ کند ولی تا حالا نه تنها هیچ موفقیتی نداشته بلکه هر روز با معضل بزرگ و لاعلاج موج روز افزون ریزش نیرویی مواجه است و در آستانه فروپاشی کامل و تمام عیار این سازمان فرقه گرا و تروریستی رجوی قرار دارد. بنابراین مشاهده می فرمائید که این سازمان به اصطلاح مجاهدین خلق ایران چطوری با کارنامه سیاه و عملکرد فرقه گرا یانه و تروریستی رجوی و تحلیل های آبکی و استراتژی شکاف زی بودن و آویزان شدن به جناح‌های جنگ طلب در آمریکا و متحدانش در منطقه خاورمیانه نظیر اسرائیل و شیوخ مرتجع عربستان صعودی و همسویی کامل با آنها در راستای ضد منافع ملی مردم ایران؛ سیر نزولی و فروپاشی کامل و تمام عیارشعیارش را از تهران تا تیرانا را طی کرده است و اکنون هم در آستانه فروپاشی کامل و تمام عیار قرار گرفته است.
علی جهانی – وبلاگ آینه
