آقای رجوی! ترشحات انقلاب ایدئولوژیکتان دنیا را فرا گرفته است . یک زمانی قرار بود این انقلاب دست به هر چیزی کە بزند به زر تبدیلش کند . الآن دست به هر چیزی کە می زند به گندش می کشد . آخرین نمونه اش هم به گند کشیدن موسیقی رپ بود . نمی دانم چرا هر کسی کە بر سرسفرەء شما می نشیند بی تربیت و هتاک و فحاش بار می آید . وقتی رهبر عقیدتی بخواهد کارگردانی هم بکند نتیجه اش می شود همین نمایش متعفن که از زبان روزبە ، نجیب ترین فرزندان مردم ایران را جانی و تیر خلاص زن بنامد و آن پسر محمد اقبال(که من خوب او را می شناسم و اگر لازم شد محفلهایش را یک به یک می نویسم و انتشار می دهم) همراه او تکرار کند که :”میمون هر چی زشت تر ، اداش بیشتر!” (این یکی انصافا نقشش را خوب بازی میکند) و خلاصه به قول ابولفضل بیهقی
همگان را بر وی لعنت آمد”
بدین حرکت ناشیرین که کرد
“و از آن زشت ها که بر زبان راند
آقای رجوی! نمی دانم چه رازی در این انقلابتان نهفته است که به هر کسی که رسوخ می کند به انبانی از تعفن تبدیلش می کند. چاک دهنش را که باز می کند باید پنجره ها را باز کرد و به دنبال هوای تازه گشت . یک جملە نمی تواند بدون هتاکی بنویسد . فرقی هم نمی کند کە شاعر است یا نویسندە یا موسیقیدان یا خواننده و یا آخوند . آقای گنجه ای هم بعد از عمری تهذیب نفس و گوشه گیری و عزلت ، وقتی قلم به دست می گیرد جز لجن از آن بیرون نمی زند. به آقای گنجه ای بگویید که لباس قاتلان جوانان ایران را به تن کرده است . ظاهرش که شبیه آنهاست ، از باطنش چه خبر؟ صورتش که شبیه آنهاست ، از سیرتش چه خبر؟
چرا من باید باور کنم که این عبا و عمامە ای که بر تن ایشان است با آن چیزی که بر تن “نیری” و “پورمحمدی” است فرق می کند؟ تهمت و توهین و تحقیر و تکفیر که همان است . این شوخ و شنگی های آخوندی را هم پیش از ایشان خمینی و خامنه ای ، بسیار بهتر و ماهرانه تر بر سر مردم در آوردند . ایشان دیر تشریف آورده اند
آقای رجوی! می دانم که در جاهایی که شما سوراخ ضد اتمی می سازید معمولا درخت سیب پیدا نمی شود . آنجاها فقط نخل پیدا می شود . عیبی ندارد! زیر یک درخت نخل بنشینید و بفرمایید که : “اسلام آزادی می ده … کمونیستها هم آزادند که فعالیت کنند .. ” و بعد هم دجالانه همه چیز را معطوف کنید به این که :”چنان که مخل به مبانی اسلام نباشد” یا “چنان که مخل منافع رهبر عقیدتی نباشد” . حدااقل به ظاهر هم که شدە این شعار را بدهید . چرا از همین الآن چنگ و دندان نشان می دهید؟
حداقل صبر کنید که جناب “شریعتمداری در تبعید” (حسین توتونچیان) دم و دستگاه پاپوش سازی اش را در میدان توپخانه ساکن کند ، بعد شروع به ساختن برنامەء “چراغ” و “هویت” کنید .
آقای رجوی! می دانم کسانی را که در این نمایش مضحک نام بردید و عکس هایشان را نشان دادید ، بزرگترین دشمنان خود می پندارید . اما اگر استبداد برایتان اندکی هوش و خرد باقی گذاشته باشد باید بدانید که در دنیای امروز کسی برای شعار و بیانیهء ده ماده ای تره هم خرد نمی کند . در دنیای امروز میزان صداقت و درستی هر گروه و جریانی را در رفتار و تنظیم رابطه اش با منتقدین و مخالفینش ارزیابی می کنند . حرمت نهادن به مخالف و تحمل نقد از دستآوردهای جهان امروز است . در هر کجا و به هر نحوی که بخواهید خودتان را به ارباب بی مروت دنیا عرضه کنید ، اولین چیزی را که بررسی می کنند نحوهء رفتار و گفتارتان با منتقدین و مخالفین است . کسانی که در این نمایش مورد هتک حرمت قرار دادید ، نجیب ترین منتقدین شما هستند
آقای رجوی! در زیر این آسمان آبی برای هر کسی جام زهری مقدر شدە است . هر کسی که در زمان مقدر ، جام زهرش را سر نکشد به مردار تبدیل می شود . انتقاد از خود و پذیرفتن نقد و حرمت نهادن به مخالف ، جام زهریست که روزگار برایتان مهیا کردە است . اگر زمان سر کشیدنش نگذشتە باشد ، گمان نمی کنم فرصت زیادی هم باقی ماندە باشد.
ع ریحانی
منبع:پژواک ایران
